کتاب نام ناپذیر | نشر جامی

نویسنده: ساموئل بکت

دو نفر وارد شدند. دو مرد. درست قبل از من. ( برای یک لحظه تصور کردم اینها همان جفت  دروغین مرسمیر کامیر Mercier - camier هستند.) آن‌ها از دو جفت مخالف وارد مزرعه شدند و آهسته آهسته به طرف هم قدم برداشتند و در آخر به هم خوردند، افتادند و ناپدید شدند. اشکالی وجود داشت. دوباره به مالون نگاه کردم و برای اولین بار او را مبهم و تیره و تار دیدم. به او خیره شدم (خیلی واضح به نظر نمی‌رسید.) تا جاییکه توانستم به سر تاپایش نگاه کردم. بهم خوردن، افتادن و ناپدید شدن. دیگر تحمل این وضع غیر ممکن شده بود.

صفحه 14 و 15

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب نام ناپذیر | نشر جامی

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

«اما هیچ‌کدام از آنها پدر نبود.»

درباره کتاب بازگشت اثر هشام مطر

مثل رویاروییِ چتر و چرخ خیاطی روی میز تشریح

مروری بر کتاب ایام آموختن نوشته‌ی آن ویازمسکی

«گازِ خفه‌کن بزنی، یارو مغزش می‌پکد.»

بخشی از کتاب «ناتمامی» اثر زهرا عبدی

کتاب های پیشنهادی