کتاب سان ست

نویسنده: کلاوس مُودیک

پا برهنه و گیج، درحالی که پاهایش روی زمین می‌کشد، به اتاق کارش می‌رود و پشت میز می‌نشیند. مداد و یک برگ کاغذ بر می‌دارد تا آن‌چه را خواب و رؤیا و خاطرات برایش به ارمغان آورده بودند، به شیوه تند نویسی، روی کاغذ بیاورد. یفتا چگونه با دخترش از کوهی که درخت سرو بالای آن بود بالا می‌رود و محراب قربانی را می‌سازد. کمی درنگ می‌کند، چاقوی قربانی در خوابش به قلمی با نوک طلایی مبدل شده بود؛ همان قلمی که با آن‌ها امضا می‌کند که منشی‌اش تایپ کرده، همان قلمی که با آن چک‌ها و قرارداد‌هایش را می‌نویسد و گاهی هم نامه های شخصی و کارت‌هایی را که دلش نمی‌خواهد منشی‌اش آن‌ها را ببیند.

صفحه102

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب سان ست

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

عشق و گرسنگی

مروری بر کتاب نان سال‌های جوانی نوشته‌ی هاینریش بل

اگر در زندگی‌تان موفق نبوده‌اید لااقل در مرگتان موفق باشید

معرفی کتاب مغازه‌‌ی خودکشی نوشته‌ی ژان تولی

پادشاه ژانر وحشت

استیون کینگ: مروری بر زندگی و آثار

کتاب های پیشنهادی