
کتاب کبوترهای آبی خیال، گزیده اشعار محمدابراهیم جعفری
3 عدد
گفتگو با خودم ...
آنقدر به تجلی فکر کردم تا محو شدم!!
چشم هایم را بستم و عمیقا به عشق فکر کردم. چشم گشودم، معشوق رفته بود!!
تصمیم گرفتم بهترین آواز نخواندهام را بخوانم، نوار نیم ساعتهای را گذاشتم و دکمه ضبط صوت قدیمی را فشار دادم و چشم هایم را بستم و به فکر کردن مشغول شدم... صدای آشنانی مرا به خود آورد... چشمانم را باز کردم دکمه ضبط صوت بالا پریده بود نوار تمام شده بود و نیم ساعت فکر مرا ضبط کرده بود! سکوتی بی نظیر ... فکر نه ضبط میشود نه نقش میشود و نه ساخته... بنظرم این یادداشت نگاه تازه یا نیمداری است به یک واقعییت کهنه و شاید هم «کور خواندهام» چون چشم هایم را بسته بودم…

