کتاب نمایشنامه هفت گوشه

توضیح نویسنده

شخصیت های این اثر بدون هویت مشخصی عینیت پیدا می‌کنند. معانی پنهان دیگری چون انزوا، از خود بیگانگی، بی پروایی، احساس های کنترل نشده و بی ثباتی نیز به ذهن متبادر می‌شوند. این تقسیم بندی ها را می‌توان در هر یک از شخصیت های نمایش‌نامه که بر اساس قوانین جامعه خود زندگی می‌کنند، مشاهده کرد. یکی از خاطره های ماندگار من از لندن در زمان حمله های تروریستی و موج دوم انفجارهای ناموفق، که دو هفته بعد اتفاق افتاد، ناباوری وصف ناپذیر بسیاری از مردم بود. نمی‌توانستم وحشت مردم از انگلیسی بودن بمب گذارهای لندن را توصیف کنم، هر چند که انگلیسی بودن آن ها از نظر من منطقی بود، چرا که عمل آن ها حاصل زندگی در همان بریتانیایی بود که من در آن بزرگ شده بودم. بریتانیای آن نخست وزیری که وجود جامعه را انکار می کرد و نخست وزیر دیگری که محکومیت بی دلیل دیگران را بر درک و تعامل مقدم می‌دانست، می‌خواستم نمایش نامه ای بنویسم که در آن عمل تروریستی در موازنه با تناقض ها و گسست هایی که در جامعه پیرامونم می‌دیدم، باشد.

نمایش‌نامه «هفت گوشه» هفت بخش دارد، هر بخش از هفت دوره زیستی انسان الهام گرفته شده، همان فلسفه قرون وسطایی رواقی که در شخصیت ژاک در نمایش‌نامه آنچه دلخواه توست شکسپیر با قدرتی دراماتیک بیان شده. هر کدام از صحنه ها نمایشی از عصیان را روایت می‌کنند.