کتاب مرز بوی سیگار می دهد
قبل از خرید کتاب مرز بوی سیگار میدهد بخوانید
در جهانی که خوابها پیام نیستند، بلکه خودِ فاجعهاند که بیدعوت وارد زبان شدهاند، چگونه میتوان حقیقت را روایت کرد؟ کتاب مرز بوی سیگار میدهد، رمانی از آرش رضایی است که در آن زبان نمیگوید، بلکه میسوزد؛ روایتی که گذشته را مثل تودهای داغ از زیر خاکستر بیرون میکشد و خواننده را به میانهی خوابی میبرد که اگر در آن نلرزد، هنوز واردش نشده است.
درباره کتاب مرز بوی سیگار میدهد
این رمان جهانی را ترسیم میکند که در آن شخصیتها صرفاً آدمهای معمول نیستند، بلکه درزهای زبانی و نقطههایی هستند که واقعیت با شدت بر آنها میکوبد. در این داستان، زبان به مثابه موجودی زنده و مجروح است که هر بار حقیقت لمسش میکند، فرو میپاشد. کتاب با نثری که واژگانش حکم زخم را دارند، مرز باریک میان نیستی و پیدایش را میکاود؛ مرزی که خود بوی سیگار میدهد.
خواندن کتاب مرز بوی سیگار میدهد به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
- علاقهمندان به رمانهای معاصر فارسی و ادبیات مدرن.
- خوانندگانی که به دنبال تجربههای روایی متفاوت، سوررئال و زبانمحور هستند.
- کسانی که به مضامین فلسفی دربارهی زمان، حافظه و فاجعه علاقهمندند.
- دوستداران آثاری که ذهن و زبان را به چالش میکشند.
جملات کتاب مرز بوی سیگار میدهد
«دنبال تعبیر خواب نباش، هر خوابی خودش را تعبیر میکند.»
به اندازه هزار سال نوری از یکدیگر دور بودند این دوری چیزی نبود که او خواسته باشد. طوفان سهمگینی وزیده و او را از جایی بیرون انداخته بود.
به جایی فرستاده بود که هیچ چیزی نمیتوانست او را به آنجا به آن دنیای جدید وصل کند. به محکم ترین ریسمانها هم اگر چنگ میزد، مثل یک طناب پوسیده پاره میشد همه چیز برای هفده سال در بارانی سهمگین یا خوابی غریب فرورفته بود.