
کتاب دلهره
کتاب دلهره از زبان یایویی، دختر نوزده ساله، روایت می شود. او با پدر و مادر و برادر کوچکترش زندگی می کند و تصویری از یک خانواده شاد و طبقه متوسط، چنان که در فیلم های اسپیلبرگ می بینید، ارائه می دهد، اما هیچ خاطره ای از دوران کودکی ندارد: «نه در ذهنم نه در عکس ها.... هیچی.» دیگر شخصیت تأثیرگذار در زندگی اش، هر چند فقط در مناسبت های بزرگ خانوادگی یکدیگر را دیده بودند، خاله سی و یک ساله اش، یوکینو، است؛ معلمی که تنها زندگی می کند و کاملاً نامتعارف.
کتاب دلهره در ۱۹۸۸ نوشته شده، اما آسا بوندا آن را در ۲۰۲۳ به انگلیس ترجمه کرده است. یایویی از دوران کودکی نوعی روشن بینی داشته؛ مادرش می گوید که وقتی دختر بچه بود، همیشه می گفت پای تلفن کیست. رفته رفته دلهره اش از طریق خواب و رؤیا و خیالات بدل به مکاشفه می شود و او بنا می کند به اینکه پاره های پراکنده از یاد رفته را کنار هم بچیند و خاله و برادرش، تتسونو، حقایق دوران کودکی اش را تصدیق می کنند. یوشیموتو از دختر جوانی که چگونگی هستی خود را ترسیم می کند و اینکه خانواده از آنچه می شناسد فراتر می رود روایت قانع کننده ای می سازد. در عین اینکه رمان در ابتدا به شهود فراطبیعی پایویی متوسل می شود، هر گام به دقت برنامه ریزی شده و رازهای گذشته نرم نرمک هویدا می شوند. در این داستان موجز یوشیموتو، هیچ کلمه ای زاند و بیهوده نیست.
صفحه 7 و 8
