
کتاب مغز اندرو
«از من خواستید یک دفترچه خاطرات روزانه تهیه کنم. دکتر٬ نوشتن مثل این است که با خودت صحبت کنی٬ همان کاری که من و شما در طول این مدت کردهايم. بنابراین٬ چه فرقی میکند. حالا دارم دربارهی داون ایست مینویسم: امروز صبح انگار مه زمستانی در هوا یخ زده است. قدم زدن در مزارع مثل در آغوش گرفتن هوا و شنیدن صدای شکسته شدن یخها و عبور از دالان لولهای جسم خویشتن است. به مکانهایی از این دست بهشدت نیاز دارم. اینجا در امانم. منظورم این است به همان دلیل که هر دو میدانيم٬ هر بار وارد مطبتان میشوم شما را به خطر میاندازم.
صفحه ۴۳

معمایی تصویری درباره آنچه ما را انسان میکند
معرفی کتاب کودک آنچه ما را انسان میکند نوشته ویکتور دی ا سانتوس

شبهجزیره را جور دیگری بشناسید
معرفی کتاب شبهجزیرهی عربستان و اعراب نوشتهی رابرت ج. هویلند

قطعهای از اسکریابین اثر عمیق دردناکی بر من گذاشت
معرفی کتاب شبح آلکساندر ولف نوشتهی گایتو گازدانف