
کتاب سلام بر ابراهیم 2
یک روز آقا ابراهیم به منزل ما آمده بود ، جلوی همه دولا شد ودست پدرم را بوسید! تعجب کردم. اوقهرمان ورزشی و کشتی بود.تمتام محل او را می شناختند. آقا ابراهیم گفت: شما سادات و اولاد حضرت زهرا (س) هستید. احترام شما واجب است.
به توصیه ابراهیم آن شب با پدرم به زور خانه حاج حسن رفتیم .از آن روز من هم جزو ورزشکاران آن فضای معنوی شدم.
خدا شاهد است که رفتار ابراهیم آنقدر در برار من متواضعانه بود که خجالت می کشیدم.
هر وقت وارد می شدم بلند می گفت:(( سلامتی سادات صلوات )) بعد هم تا من وارد گود نمی شدم خودش وارد گود نمی شد.



مکافات پشت مکافات
مروری بر کتاب فقط یک طاعون ساده نوشتهی لودمیلا اولیتسکایا

الکسیویچ دنیا را میشنود و میبیند
مروری بر زندگی و آثار سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ، برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۵

چه خوشاقبالاند آنان که در زمانهی شوستاکوویچ زیست میکنند!
معرفی کتاب چگونه شوستاکوویچ نظر مرا تغییر داد نوشتهی استیون جانسون