
کتاب دست خدا؛ مارادونا
1 عدد
من هم لابد تغییر کرده ام اخلاقم که حتماً تغییر کرده. خودم فکر میکنم بعد از رفتن موسی افتادم به سرازیری، حالا که چهل را پُر کرده ام میفهمم عصبی تر شده ام. دور چشمهایم کدر و تاریک شدهاند. یکی دو تا خال گوشتی روی گردنم درآمده. نمیدانم سن و سال است، جنگ و قحطی و بدبختی است، فشار مدرسه است، یا رفتن موسی، یا کم محلی این آقای نادری. اصلاً تحویل نمی گیرد. با دست پیش میکشد و با پا پس میزند.



کالین هوور مخاطرهآمیزترین، پرهیاهوترین و عاشقانهترین رمانهای خود را انتخاب میکند
کالین هوور: از کتابهای پرفروش تا موفقیت جهانی

هیچکس کوچولوها را جا نمیگذارد!
معرفی کتاب کودک بابا لنگ دراز نوشتهی نادین بران کازم

کوتولهی قلدر تارتوف مزوّر است یا روشنفکر؟
معرفی نمایشنامهی روشناییهای بوهم نوشتهی رامون ماریا دل بایه اینکلان