
کتاب حکایت آن اژدها
آگاهی محدود و باور من می گوید که این شیوه که در مجموعهی حاضر به کار گرفته شده، با شیوهی «سیلان» ـ که من، خود، داستان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» و «یک عاشقانهی بسیار آرام» و بسیاری از قصه های کوتاهم را با آن شیوه نوشته ام ـ فرق های اصولی دارد.
«سیلان»، ره به رؤیا می برد و داستان را در ساختمانی رویاگونه و در تعلیق نگه می دارد. «سرریز» اما راه به جانب واقعیات عینی و ملموس و میکشد و میکوشد که غیرواقعی ترین مسائل را به مدد تصویرها و برش های واقع نما، به قبول و باور مخاطبان نزدیک کند، و از این بابت با گروه بزرگی از افسانهها و اسطوره های ما نسبتهای نزدیک پیدا می کند. ساختمان سیلان، نزدیک است به ساختمان خواب.



تو همانی که امشب در رؤیا خواهم دیدش
یادداشتی بر کتاب «تو مثل من فردا دنیا آمدی: نامهنگاریها (۱۹۲۲-۱۹۳۶)، نویسندگان: مارینا تسوتایوا، بوریس پاسترناک، راینر ماریا ریلکه»

کوسهها از نزدیک: اصلاح افسانهها و کشف حقیقت
معرفی کتاب کودک دنیای رنگارنگ کوسهها نوشتهی اون دیوی

مِن باب راوی انسانهای عاصی و سادهدل
معرفی کتاب درسگفتارهایی دربارهی داستایفسکی نوشتهی جوزف فرانک