کتاب بازی بزرگ
در ۱۴ ژانویة ۱۸۳۱ مردی ژولیده و ریشو با لباس محلی از بیابان بیرون آمد و وارد روستای دورافتادة تیبی در سرحد شمال غربی هند شد. این روستا امروزه از روی نقشه محو شده ولی در آن زمان بین هند بریتانیا و ایالتهای کوچک و مستقل در غرب هند، که جمعاً سند نامیده میشدند، در حکم پاسگاهی مرزی بود. مرد بیگانه به قلمرو امن کمپانی رسیده بود و با دیدن سربازان هندی پاسدار مرز تفسی بهراحتی کشید. مسافرت او بیش از یک سال طول کشیده بود و اغلب با مخاطرات جدی مواجه بود، حتی در مواقعی به زنده ماندن و بازگشت خود تردید کرده بود. بهرغم پوست تیرة ماهها آفتابخوردة تقریباً سوختهاش، آشکارا وجنات یک اروپایی نمایان بود.
این شخص، در کسوت مبدل، ستوان آرتور کانلی از تیپ ششم سوارهنظام بومی بنگال و یکی از اولین افراد تازهنفسی بود که لُرد النبورو به ناحیه فرستاده بود تا سرزمینهای دورافتادة بین قفقاز و خیبر - مسیر احتمالی قشون روسها - را از نظر نظامی و سیاسی شناسایی مقدماتی کند. کانلی با جسارت، کاردانی و بلندپروازیهایش نمونة بارز بازیگران «بازی بزرگ» و نخستین کسی بود که در نامهای به دوست خود اول بار به نحو شایسته این اصطلاح ماندگار را وضع کرد.
صفحه ۱۴۷
شیطان در محلول دودرصدی
معرفی کتاب مرفین نوشته میخائیل بولگاکف
کتابهایی با حالوهوای سریال «جداسازی»
سریال «جداسازی» را نمیتوانید از ذهنتان خارج کنید؟ این کتابها حالوهوای پیچیده و تاریک آن را بازآفرینی میکنند
خودمان باشیم نه آنچه دیگران میخواهند!
معرفی کتاب کودک آمادهی پرواز نوشتهی کوری دورفلد