
کتاب ایرانی تر
ایرانیتر به فوریت و ضرورت نوشته شد. میخواستم در برگیرندهی زندگی باشد نه بیماری و چیزهایی از ایندست، اما از آن جا که مدت مدیدی درگیر عارضههای همسرم، ژان کلود کرییر، بودهام و از محتویات این اوراق جز خاطرهای برایم نمانده، به خود گفتم باید نوشت باید زود نوشت، باید از «نشاط نو» گفت باید «رگ جان را از نشاط» انباشت.
سال پیش ملک گرسنه را به همین منظور نوشتم به فارسی و فرانسه و دلهرهی آزمایشگاه و تأخیر آمبولانس و خستگی پرستاران را با هایی از مقالات شمس تبریزی مغلوب کردم «ما آنایم که زندان را بر خود بوستان گردانیم.»



روایتی شاعرانه از رنجِ جنگ
معرفی کتاب ورشو چندی پیش نوشتهی احمد محسن

تو همانی که امشب در رؤیا خواهم دیدش
یادداشتی بر کتاب «تو مثل من فردا دنیا آمدی: نامهنگاریها (۱۹۲۲-۱۹۳۶)، نویسندگان: مارینا تسوتایوا، بوریس پاسترناک، راینر ماریا ریلکه»

آرلکن سرزمین سرما
معرفی کتاب مجوس کرملین نوشتهی جولیانو دا اِمپولی