کاوه – بذار اینم بگم بعد میخوابیم. میگن یه جوونی رفت خواستگاری یه دختر. پدر دختره ازش پرسید چیکارهای؟ گفت میخوام تصدیق پایه دو شخصی بگیرم و پنج سال بعد امتحان بدم تصدیق پایه یک بگیرم و برم روی یه کامیون کار کنم و پنج سال بعد کامیون مال خودم میشه، اون وقت میشم کامیوندار!
پدر دختره یه نگاهی بهش کرد و گفت، حالا برو هر وقت کامیوندار شدی بیا خواستگاری دختر من. اگه تا اون وقت زنده بود و شوهر هم نکرده بود، میدمش به تو!
حالا بهزاد جون حواست جمع باشه، تو اون جوون نباشی!
صفحه 284
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید