
کتاب گفت و گو با نجف دریابندری
آقای دریابندری در بخشی از این گفتوگو در پاسخ به این پرسش که «اصلا چه طور شد به سراغ فاكنر رفتید؟» میگوید: «آبادانیها اصطلاحی دارند که درباره بچههای شیطان و سمج به کار میبرند. میگویند فلان بچه "بلكم" است. ظاهراً این کلمه فارسی قدیم است. اصلش "بلكامه" است. بلکامه در فارسی به کسی میگویند که در انجام کاری اشتیاق و علاقه زیادی از خود نشان میدهد. در واقع بنده هم بچه بلکمی بودم. یعنی ترجمه فاکنر در آن سن و سال کاری بود که فقط یک بچه بلکم میتوانست با اصرار و پافشاری از عهده آن برآید. خوب، من چند داستان با بلکمی ترجمه کردم و چاپ شد.» کسانی که نجف دریابندری را میشناسند میدانند که چنین گفت و گویی با او، آن هم در سن ۷۵ سالگی، اگر نگویم کاری غیر ممکن، دست کم کار بسیار مشکلی است که من به قول خودش با بلکمی خاصی از عهده آن برآمدم.



خاطرات یک عشق گمشده
مروری بر کتاب مدونای پوستینپوش نوشتهی صباحالدین علی

زن در حاشیه تاریخ یا قلب روایت؟ تحلیل جنسیت در تاریخ ایران
مروری بر کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟ نوشتهی افسانه نجمآبادی

سفری به دنیای سواد مالی با پنج موش بامزه
معرفی کتاب کودک پنج موش بامزه خانه میسازند نوشتهی چیساتو تاشیرو