
کتاب گاو
مشد حسن زلزل آنها را نگاه میکند و یکباره دیوانهوار خیز برمیدارد و نعرهکشان دور طویله میدود. همه، وحشتزده خود را کنار میکشند و به دیوار میچسبند. مشدحسن شلنگ میاندازد و سینهاش بالا و پایین میرود. وسط طویله میایستد. صدای گاو درمیآورد. و بعد سرش را توی کاهدان میکند و با دهان پر بالا میآید و تندتند نشخوار میکند.
صفحه ۶۴
مروری بر نمایشنامه گاو نوشتهی غلامحسین ساعدی را در آوانگارد بخوانید.


جادهای به سوی روشنبینی
بیوگرافی رابرت پیرسیگ، نویسندهی کتاب ذن و هنر نگهداری موتور سیکلت

راوی انسانهای تنها و سرخورده
معرفی کتاب نوستالژی جای دیگر نوشتهی رضا حائری

تو همانی که امشب در رؤیا خواهم دیدش
یادداشتی بر کتاب «تو مثل من فردا دنیا آمدی: نامهنگاریها (۱۹۲۲-۱۹۳۶)، نویسندگان: مارینا تسوتایوا، بوریس پاسترناک، راینر ماریا ریلکه»