کتاب کودک خاموش

نویسنده: سارا ای. دنزل

سه ساعت بعد به جیک زنگ زدم و گفتم در راه خانه هستیم. جوزی با مهربانی چند ساندویچ و چند لیوان چای دیگر برایمان درست کرد، هرچند همه بعد از آن روز سخت تشنه‌ی ودکا و کوکا بودیم. من و راب قرار گذاشتیم مثل قبل ادامه بدهیم ولی من بدون اطلاع او دست به هیچ کاری نزنم. بعد نشستیم و با ایدن یکی دیگر از کارتون‌های دیزنی را تماشا کردیم. ما وسط راه بودیم، راهی که از قرار معلوم راه سختی بود و برای پیمودنش به هم نیاز داشتیم.

صفحه ۱۲۵

کتاب کودک خاموش

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

قیام من علیه ما

مروری بر کتاب ما نوشته‌ی یوگنی زامیاتین

لویی فردینان سلین

لویی فردینان سلین: مروری بر زندگی و آثار

کالبدشکافی مرگ

مروری بر کتاب زندگی در مرگ اثر سو بلک

کتاب های پیشنهادی