کتاب کودک خاموش
سه ساعت بعد به جیک زنگ زدم و گفتم در راه خانه هستیم. جوزی با مهربانی چند ساندویچ و چند لیوان چای دیگر برایمان درست کرد، هرچند همه بعد از آن روز سخت تشنهی ودکا و کوکا بودیم. من و راب قرار گذاشتیم مثل قبل ادامه بدهیم ولی من بدون اطلاع او دست به هیچ کاری نزنم. بعد نشستیم و با ایدن یکی دیگر از کارتونهای دیزنی را تماشا کردیم. ما وسط راه بودیم، راهی که از قرار معلوم راه سختی بود و برای پیمودنش به هم نیاز داشتیم.
صفحه ۱۲۵
کدام رمان یا زندگینامه مرا آمادهی مادر شدن میکند؟
فرانچسکا سگال زندگینامه و رمانهایی دربارهی تجربهی مادر شدن معرفی میکند
عشق نمی میرد بچه ها، هرگز نمیمیرد!
معرفی کتاب کودک من مرگ هستم نوشتهی الیزابت هلاند لارسن
به راستی شاید تمامی اینها یک خواب باشد
معرفی نمایشنامهی خوابنامه نوشتهی محمد چرمشیر