
کتاب واقعیت مادر است
هنر که چه ؟
همیشه اعتقاد داشتهام که هیچ هنرمند راستینی نیست که یکبار از خود نپرسد: هنر چیست ؟ هنر، که چه ؟
بیگمان آن کسان که گفتهاند هنری در کار نیست بر همین پایه بوده است . از آنرو که دریافتهاند هنر چه زیور بیجانی خواهد بود آنگاه که این پرسش نخستین به میان نیاید .
اما از همین جا دشواریها آغاز میگردد . زیرا به راستی خوشا آن کسانی که گوسفندوار به سوی دیگر میروند . آن کسان دیگر که شور جویندگی به سر دارند و به گرایشهای روز بسنده نمیکنند ، از آن هنگام که به این پرسش بزرگ برسند ، با غول های گوناگون روبه رو میشوند و بدتر از همه با غولهایی که درون خود دارند.
زیرا همه دردها ، همه کشمکشها ، همه گسیختگی ها از این اندیشه سرچشمه می گیرد که این کار ، این ساخته من به چه کار میخورد و یا خواهد خورد؟ زیور جویان و آسودگان کار هنر ، نه این دردها را می شناسند و نه باور دارند. اینان را در همه سده های تاریخ هنر می بینیم و یکی از رگه های راه هنر بوده و هستند . اما این ناهماهنگی همیشه میان آفرینندگان سرسخت ، و دنبال روان آسوده جو و کم کوشش وجود داشته است . یکی، شور یافتن در سر دارد و دیگری ، سودای هنرنمایی .
صفحه 1 و 2
