
کتاب مرده باد سقراط
1 عدد
سقراط مرد بسیار چاقی است که در خیابان های شهری کوچک می لغزد و هر روز به سر کارش در زیرزمین اداره ثبت احوال می رود و پرونده مرده ها را بایگانی میکند. پدرش پای تلویزیون در حال دیدن برنامه ای میمیرد. او نظامی بازنشسته ای بوده که جایی شنیده بود سقراط. نامی جام زهری را مردانه سر کشید و خوشش آمد و اسم پسرش را گذاشت سقراط قهرمان فربه کتاب نگران ذره ذره چربی هایش است. نگران سلول به سلول بدنش. معلوم نیست علاقه ای دیوانه وار است یا نفرتی تغییر شکل داده. به همین دلیل به قبرها و گورستان ها مشکوک است. و به هر آنچه قرار است با جسم او بعد از مرگ کار داشته باشد. سقراط اجاره اش را سر ماه به سر ماه می پردازد و هنوز با دختری که دوستش داشته و سال ها پیش از ایران رفته در ارتباط است و تحقیرهایش را به جان و دل می خرد. در همین حال و روز است که یاد مستندی تلویزیونی می افتد که در آن چند کفتار خرگوشی را می گیرند و سر صبر همه اش را می خورند و چیزی باقی نمی گذارند. و این صحنه می شود آغاز تقلاهای «دن کیشوت وار»ش برای محو شدن. آیا خرگوش واقعاً دیگر نیست یا حالا بخشی از کفتار شده است؟ آیا می توان امید داشت که آدم هم روزی نیست و نابود شود؟ هیچ چیز هیچ چیز دیگر از او، نه در خرگوشی نه در کفتاری، جایی باقی نماند؟ اما از میان این همه آرزو، چرا محو شدن؟!....
کتاب مرده باد سقراط سومین رمان مهدی فروتن است که در آن جهانی کافکایی بنیاد نهاده و قهرمان کودک خصال اما غریب و تنهایش تا مدت ها ذهن هر خواننده ای را اسیر خود خواهد کرد.
پشت جلد

