
کتاب فرضیه فراگیر فراموشی
معرفی کتاب فرضیه فراگیر فراموشی
کتاب فرضیه فراگیر فراموشی نوشتهی ژوزه ادوآردو آگوآلوسا، نویسنده و روزنامهنگار آنگولایی، با ترجمهی مهدی غبرایی و توسط انتشارات نیلوفر در سال ۱۳۹۹ منتشر شد. این کتاب در مجموعهی «آفریقای سیاه» جای گرفت و در ۱۷۲ صفحه ارائه شد. کتاب از متن انگلیسی با عنوان A General Theory of Oblivion ترجمه شده و در سال ۱۴۰۳ نیز تجدید چاپ گردیده است. این کتاب در سال ۲۰۱۵ منتشر شد و توانست جایزهی بینالمللی ادبیات دوبلین را به دست آورد و در سطح جهانی تحسین بسیاری از منتقدان و مخاطبان را برانگیخت.
خلاصه کتاب
رمان داستان زنی پرتغالی به نام لودو است که همراه با خواهر و شوهرخواهرش به آنگولا میآید. اما در آستانهی استقلال این کشور در سال ۱۹۷۵، بر اثر حادثهای مرموز، لودو تصمیم میگیرد در آپارتمان طبقهی یازدهمی که در آن زندگی میکند، دیوار بکشد و خود را در آن محبوس کند. او حدود سی سال در این آپارتمان تنها میماند.
در این مدت، آنگولا درگیر دگرگونیهای سیاسی، جنگ، قاچاق الماس، ناپدیدشدن شاعران و خشونتهای نیروهای دولتی است؛ و در پسِ این آشوب، لودو در انزوای خودخواستهاش به نوشتن یادداشتها و کشیدن طرحهایی بر دیوار روی میآورد. آگوآلوسا روایت این سالها را از خلال یادداشتها و نقاشیهای او بازسازی میکند و جهانی میسازد که در آن فراموشی جمعی به تم اصلی بدل میشود: فراموشی آرمانهای استقلال، سوسیالیسم، عدالت اجتماعی و حتی انسانیت.
موضوع کتاب
کتاب فرضیه فراگیر فراموشی در لایهی نخست، داستان تنهایی یک زن در کشوری پرتلاطم است؛ اما در لایههای عمیقتر، رمانی دربارهی حافظه و فراموشی، فردیت و اجتماع، و امید و ناامیدی است. آگوآلوسا با ساختاری تو در تو، انزوا و درگیریهای درونی لودو را به سرنوشت جمعی مردم آنگولا پیوند میزند و نشان میدهد چگونه سیاست، خشونت و جنگ میتوانند حتی معنای زیستن را به فراموشی بسپارند.
کتاب فرضیه فراگیر فراموشی آمیزهای است از روایت شخصی و وقایعنگاری تاریخی؛ داستانی دربارهی زنی تنها که در پسِ دیوارهای خودساختهاش، آینهای برای جامعهی گرفتار فراموشی میشود.
درباره نویسنده
ژوزه ادوآردو آگوآلوسا (José Eduardo Agualusa) متولد ۱۹۶۰ در آنگولا است. او ابتدا کشاورزی و جنگلداری خواند و سپس به روزنامهنگاری و ادبیات روی آورد. تاکنون بیش از ۲۵ جلد کتاب منتشر کرده که بسیاری از آنها جوایز معتبر جهانی دریافت کردهاند.
از مهمترین آثار او میتوان به رمانهای آفتابپرستها (برنده جایزهی رمان مستقل خارجی بریتانیا در ۲۰۰۷)، زنهای پدرم، خوابدیدگان بیاختیار، موسم باران و همین کتاب فرضیه فراگیر فراموشی اشاره کرد.
آگوآلوسا با نثری خیالانگیز و ساختاری چندلایه، از مهمترین نویسندگان پرتغالیزبان آفریقا به شمار میرود و آثارش در پرتغال، برزیل و بسیاری کشورهای دیگر خوانندگان پرشماری دارد.
جملات کتاب
- «مردی که داستان خوبی تعریف کند، عملاً پادشاه است.»
- «لودو سی سال در سکوتی خودخواسته زیست، و همین سکوت پرهیاهوتر از هر فریادی بود.»
- «انگار همگی در این کشور دچار فراموشی شدهاند: فراموشی آرمانهای استقلال، فراموشی سوسیالیسم، فراموشی انسانیت.»
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
- چون روایتی متفاوت از آنگولا و تاریخ پسااستعماری آفریقا ارائه میدهد.
- چون داستان زندگی در انزوا را با ساختاری ادبی و خیالانگیز به جهانی پر از پرسشهای فلسفی درباره حافظه و هویت پیوند میزند.
- چون آگوآلوسا در این رمان نشان میدهد چگونه فردی منزوی میتواند به نمادی از جامعهای گرفتار بحران و فراموشی بدل شود.
- و در نهایت، چون این کتاب از آن دسته رمانهایی است که با ترکیبی از داستان شخصی و روایت جمعی، خواننده را به تفکر دربارهی معنای زندگی، امید و انسانیت وامیدارد.
