کتاب پی جو

نویسنده: خولیو کورتاسار

با تیکا درباره شب بالتیمور ، همان شبی که اولین بحران حاد به سراغ جانی آمد ، اختلاط کرده ام . وقتی با هم حرف می زدیم ، تو چشم هاش نگاه کرده ام چون می خواستم یقین کنم منظورم را می فهمد ، و این بار تسلیم نخواهد شد . اگر جانی زیادی برود بالا یا سر سوزنی مواد مصرف کند ، نتیجه ای جز شکست به بار نخواهد آمد و همه چیز نقش برآب خواهد شد . پاریس قمارخانه ای تو یک شهرستان نیست و چشم همه به جانی ست . و وقتی فکرش را می کنم بی اختیار مزه ی گندی به دهانم می آید .

صفحه 38 

کتاب پی جو

دیدگاه‌ها

کاربر مهمان ۱۴۰۰/۰۵/۱۰

مطالب پیشنهادی

تنهاییْ تا ابد و دوباره زمین!

معرفی کتاب دری در کار نیست و مرد تنهای خدا نوشته‌ی تامس ولف

برای زن

مروری بر کتاب جستارهایی درباره‌ی زن اثر سوزان سانتاگ

رقصنده‌ای بر لبه‌ی تاریکی

مروری بر کتاب پی جو نوشته‌ی خولیو کورتاسار

کتاب های پیشنهادی