
کتاب پسری که مرا دوست داشت
از یازده نفر فقط دو نفر جرئت کردند دستگاه را از اسپیکر بیرون بیاورند. یکی آن را زیر پایش له کرد و آن دیگری آن را به خانهاش برد تا به برادرش که کم و بیش وسایل فنی را میشناخت نشان بدهد. ته دلش شک داشت مورد سوءظن باشد و تحت مراقبت.
آقای «ت» در گزارشی که به مرکز مراقبت فرستاده بود، رفتار این دو نفر را به تفصیل تفسیر کرده بود و در مجموع آنها را از آن نه تای دیگر که دست به دستگاه نزده بودند و وجود و حضور آن را پذیرفته بودند، خطرناک تر خوانده بود و برای بار دوم دستگاه را در کیس کامپیوتر جاسازی کرده بود و به وضوح میدانست آن دو نفر میدانند دوباره دم و دستگاه مراقبت را در اتاقشان علم کردهاند و این همان چیزی بود که مرکز مراقبت میخواست.
صفحه ۲۸



چند نفر از ما، حقوق کودکان را میداند؟
مروری بر کتاب کودک حق دارم فرهنگ داشته باشم نوشتهی آلن سر

به بازیگوشیهایم نگاه کن!
معرفی کتاب چگونه با منکران علم صحبت کنیم نوشتهی لی مک اینتایر

چه کسی در شب بیدار است؟
معرفی کتاب کودک شبها که ما میخوابیم؛ در شهر چه کسانی بیدارند و چه کارهایی انجام میدهند؟ نوشتهی پالی فِیبر