کتاب پریچهر
نویسنده: م.مودب پور
وقتی بهجتخانم نقشه رو دید، باور نمیکرد.
از اون به بعد نقشه قالی رو هم خودم میکشیدم. نقش میزدمها! نقش ترنج شکارگاه، مینیاتور خیام، نقش دل! نقش بیکسی!
تمام غم و غصههام رو تو نقش، تو رنگ و گرههای قالی، میبافتم و محکم گره میزدم!
حالا تو خونه چند دار، سر پا بود. نقش سنتی قالیچهها رو شکسته بودم. نقشها رو به دلخواه خودم میزدم. برای قالیچه هام، اسم میگذاشتم، همه ابریشم خالص، همه دیوار کوب!
جمعشون که میکردی، توی جیب جا میشد.
براشون اسمهایی مثل غم، تنهایی، عشق و از این جور چیزها انتخاب میکردم.
صفحه 336
- نام کتاب: پریچهر
- ناشر : نسل نو اندیش
- تعداد صفحات: 606
- شابک: 9789646714571
- شماره چاپ: 20
- سال چاپ: 1395
- نوع جلد: شمیز,رقعی
- دسته بندی: داستان فارسی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
یکی از زیباترین کتابهاییه مه دیدم واقعا عالی
مطالب پیشنهادی
شعرداستانهای آقای معلم
مروری بر کتاب دوباره از همان خیابانها نوشتهی بیژن نجدی
باومگارتنر
مرور و بررسی آخرین کتاب پل استر، باومگارتنر (پروفسور عاشق)
کوتولهی قلدر تارتوف مزوّر است یا روشنفکر؟
معرفی نمایشنامهی روشناییهای بوهم نوشتهی رامون ماریا دل بایه اینکلان
کتاب های پیشنهادی
آخرش خیلی غم انگیز تموم میشه
دقیقا اولش فکر می کنی فرگل زنده میمونه ولی تصوراتت بهم میریزه یهو