کتاب وداع با کودکی ام
نویسنده: پانائیت ایستراتی رومن رولان
در اولین روزهای ژانویه ۱۹۲۱ نامه ای از بیمارستان نیس به دستم رسید . آن را که خطاب به من نوشته شده بود روی سینه آدم بدبختی پیدا کرده بودند که گلوی خودش را بریده بود. پزشکان امیدی به نجاتش نداشتند. نامه را خواندم و پی بردم که مخاطب نابغه ای رنج کشیده و بی قرار قرار گرفته ام. راستش را بگویم بسیار تحت تأثیر نامه قرار گرفتم. به نسیم خنکی در دشتی سوزان شباهت داشت . انگار ماکسیم گورکی آن را نوشته بود.
بعد از اینکه از مرگ حتمی نجات یافت شروع کردیم به مکاتبه و پیوند دوستی عمیقی بینمان شکل گرفت. نامش پانائیت ایستراتی بود. در سال ۱۸۸۴ در بریلای رومانی چشم به دنیا گشوده بود. پدرش قاچاقچی و مادرش یک زن زحمتکش روستایی اهل رومانی بود که سراسر عمرش را با کار در منزل مردم و رختشویی سپری کرده بود. درواقع یک زن بسیار قابل احترام بود. هرچند ایستراتی مادرش را دیوانه وار دوست داشت اما وقتی دوازده سال بیشتر نداشت به خاطر علاقه مفرطش به جهانگردی و شناخت دنیا مجبور شد مادرش را ترک کند.
از مقدمه رومن رولان- نام کتاب: وداع با کودکی ام
- مترجم: صابر مقدمی
- ناشر : ناهید
- تعداد صفحات: 121
- شابک: 9786229558492
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1398
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فرانسوی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی

خانهی ابر و هنر
معرفی کتاب کودک خانهی ابر و هنر نوشتهی مارسیا ویلیامز

شیفتهی اسطوره
جوزف کمبل: مروری بر زندگی و آثار

ندای پرچم سفید
مروری بر کتاب چرا جنگ؟ مکاتبات آلبرت اینشتین و زیگموند فروید
کتاب های پیشنهادی

