
کتاب هشتمین روز زمین
«... صبح روزی، اوایل پاییز که سواران توفان و رعدوبرق در افق دور محو شده بودند و سطوح زیر آسمانی بی لکه با شفافیتی ما قبل تاریخی می درخشیدند، خبر کوتاهی در روزنامه محلی ما درج شد:
«شب گذشته، یکی از کارمندان صدیق و خدمتگزار اداره باستانشانسی، حین انجام وظیفه دچار سانحه گردید و جان باخت، کارکنان روزنامه این واقعه الم بار را به ... » بازماندگان آن مرحوم که شمشیر آخته مرگ در میانشان تاخته بود، همان بهت و شیون مرسوم را از خود نشان دادند اما پخش این خبر و پی آمدش، مابین همکاران او به جای گفت و واگفتهای رایج و بی ارزش، سکوت و تفکر دلهره آوری پدید آورد. چشم از چشم می گریخت و زبان به احوالپرسی های کوتاه و خداحافظی های شتابزده بسنده می کرد.
مروری بر کتاب هشتمین روز زمین نوشتهی شهریار مندنیپور



نویسندهای که با چشمان کودکی به ادبیات نگاه کرد
معرفی کتاب کودک سیمین دانشور نوشتهی فاطمه سرمشقی

زن در حاشیه تاریخ یا قلب روایت؟ تحلیل جنسیت در تاریخ ایران
مروری بر کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟ نوشتهی افسانه نجمآبادی

خودمان باشیم نه آنچه دیگران میخواهند!
معرفی کتاب کودک آمادهی پرواز نوشتهی کوری دورفلد