کتاب نوای اسرارآمیز

نویسنده: اریک امانوئل اشمیت

زنورکو

چهره‌ی آدم‌های زیبا خودش یک‌جور معماری داره، حتی وقتی هیچ حالتی رو نشون نده. آدم‌های زشت مجبورن لبخند بزنن، چشماشونو برق بندازن، ذهنشونو تكون بدن تا به این صورت بی‌محتوا روح ببخشن. از چهره‌ی هلن چیزی که یاد آدم می‌موند احساسات بود نه خطوط صورتش. هلن محکوم بود که دائم احساساتشو بروز بده. 

تازه یک پوستی هم داشت که منو معذب می‌کرد. وقتی نگاهش می‌کردم معذب می‌شدم و مورمورم می‌شد، مثل این بود که گوشتشو به آدم عرضه می‌کرد، که گوشتش ملموس بود... به زحمت جرئت می‌کردم طرف هلن نگاه کنم. 

صفحه ۳۶

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب نوای اسرارآمیز

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

بزرگ شدن آن‌قدرها هم بد نیست

مروری بر کتاب کودک دوست ندارم بزرگ شوم! نوشته‌ی دیو پتی

دنیای ادبیات فرانسه

شهلا حائری: مروری بر زندگی و آثار

یک شب بهاری در آوریل ۱۸۴۹

معرفی کتاب استنطاق نوشته‌ی فئودور داستایوفسکی

کتاب های پیشنهادی