
بعدش هم زد به سرم که برم پشت سوال!
برگردم به کودکی!
تا که با چرخ خیال وصلهی نور بدوزم به پیراهن شب!
یهو وسوسه شدم، رفتم توی ناممکن!
نازی: تو ناممکن، فیل هوا میکردن؟
من: آره! خُب! فیل هوا!
نازی: که میخواستی برگردی به کودکی؟
من: آره! خُب... پُشت سوال!
نازی: کی تا حالا برگشته به کودکیش؟ کِی؟ کجا؟
من: کِی؟ کجا؟
میخواستم! میخواستم اما مقدورم نشد!
باید مقدورم بشه!
صفحه 26
مقالات پیشنهادی
کتابهای پیشنهادی