فصل های دوزخی انتهای اتوبان 61

نویسنده: شهریار مندنی پور

زن پلنگی را توی تهران دیده بودم توی خیابان بود و من توی کافه نادری قهوه ی فرانسه می‌خوردم نگاهمان که شاخ به شاخ آمدم از روی صندلی بپرم و مطمئناً میگرفتمش اما صندلی تبهکار دام انداخته بود و یک سوم حافظه ام را به خود گرفت و چندروزی توی خیابان‌ها پرسه می‌زدم تا اسمم یادم بیاید. اینجا آخر دنیا است و زن پلنگی هم می‌داند چندان هم پیش نیست. شیطانک های ماکسول و بختک با تجربه اش را انداخته بودم تو زیرزمین کنار مرد زیرزمینی و ژانوس، خدای دو چهره که علامت ماهم بودند و تو اینطور مواقع حامیانه رفتار می‌کردند.

فصل های دوزخی انتهای اتوبان 61

  • ناشر : نیماژ
  • تعداد صفحات: 260
  • شابک: 9786003671843
  • شماره چاپ: 1
  • سال چاپ: 1395
  • موجودی : 1 عدد
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان فارسی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

پشت سر، پشت سر جهنمه

درباره‌ی کتاب اسم شب، سیاهکل نوشته‌ی انوش صالحی

زنی نگون‌بخت که از صدفی سپید زاده شد

مروری بر نمایشنامه هلن نوشته‌ی اوریپید (ائوریپیدس)

مهمانی از مادران سرزمین‌مان

درباره‌ی کتاب مهمان مامان نوشته‌ی هوشنگ مرادی کرمانی

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید