کتاب سمت آبی آتش

نویسنده: امیرحسین كامیار

به جایی رسیدم که درک کردم دیگر مجال گامی به عقب برداشتن نیست. رسیده بودم به لبه و یا باید اجازه می‌دادم مغاک خشم و حقارت برای همیشه مرا ببلعد و یا راهی پیدا می‌کردم تا بتوانم خود را ببخشم. آن‌جا بود که فهمیدم بخشیدن دیگری چندان مهم نیست. به لبه که می‌رسی دیگر هیچ چیز جز ماندن و سقوط نکردن، اهمیتی ندارد. می‌خواستم سقوط نکنم پس درد را پذیرفتم، دل به خداوندگار التیام دادم و ناگهان رنج دوست من شد. به واسطه ی این پذیرش جرات یافتم تا با حقیقت مهیبی روبرو شوم. فهمیدم که من برخلاف میل باطنی خود بخشی از فرایندی بودم که به خیانت ختم شده است. من به خودم، مرزهایم، اصول و کرامتم خیانت ورزیدم که دیگری قادر شد با من آن کند. به شدت حس خواری و حقارت داشتم. آن تگرگ خفت، مرا دوباره به سوگواری واداشت. اگر تاکنون برای رابطه، خاطرات یار و غرور بر باد رفته‌ام عزاداری می‌کردم، حالا در آن دم درهم آمیختگی نور و تاریکی فقط و فقط سوگوار خویش بودم. هیچ چیز و هیچ کس مهم نبود.


متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب سمت آبی آتش

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • نام کتاب: سمت آبی آتش
  • ناشر : هیرمند
  • تعداد صفحات: 192
  • شابک: 9789644083952
  • شماره چاپ: 4
  • سال چاپ: 1396
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان فارسی
  • امتیاز:
    (1 نفر)

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

پسری با پیژامه‌ی راه راه

بریده‌ای از کتاب پسری با پیژامه‌ی راه راه اثر جان بوین

زبانی که برای هیچ کس قابل‌درک نبود

برگرفته از کتاب "گنگ محل" نوشته‌ی جان برن ساید، ترجمه‌ی رضا اسکندری آذر، نشر هیرمند

این آدم‌ها کی هستند؟

برگرفته از کتاب "عشق در زمستان آغاز می‌شود" نوشته‌ی سایمون ون بوی، ترجمه‌ی عرفان مجیب، نشر هیرمند

کتاب های پیشنهادی