کتاب زنی در كابین 10

نویسنده: روث ور

«یه وقتی بهم زنگ بزن، بعدا که برگشتیم سرکار. من همیشه دنبال نویسنده‌های آزاد می‌گردم، مخصوصا نویسنده‌های زرنگی که بلندپروازن.»

با تاسف گفتم: «من با شتاب قرارداد استخدام دارم.» می‌دانستم که دارد از من تعریف می‌کند و نمی‌خواستم این را به رخش بکشم اما مطمئن بودم که بندی در قراردادم درباره عدم همکاری با رقیبان مجله بود و اجازه نمی‌داد شغل دومی داشته باشم.

تینا شانه‌اش را بالا انداخت و گفت: «هر طور میلته.» وقتی این حرف را زد، کشتی تکان خورد و او در کنار نرده آهنی تلوتلو خورد. «لعنتی، سیگارم خاموش شد. با خودت فندک نداری عزیزم؟ مال خودم رو توی سالن جا گذاشتم.»

گفتم: «سیگار نمی‌کشم.»

«لعنتی». ته‌سیگارش را از روی نرده پرتاب کرد و هر دو نگاهش کردیم که باد آن را بلند کرد و حتی قبل از اینکه با آن متلاطم برخورد کند، از دید دور کرد. باید کارتم را به تینا می‌دادم یا حداقل به نحوی هوشمندانه برنامه‌های شماره‌های بعدی ورن را از زیر زبانش می‌کشیدم یا از او می‌پرسیدم چقدر هندوانه زیر بغل لرد بالمر گذاشته. اگر رو آن بود همین کار را انجام می‌داد. احتمالا بن تا الان قول قرارداد نویسندگانی آزاد را از او گرفته بود و جهنم و ضرر غیررقابتی.

صفحه 138

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب زنی در كابین 10

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • نام کتاب: زنی در كابین 10
  • مترجم: زهرا هدایتی
  • ناشر : نون
  • تعداد صفحات: 368
  • شابک: 9786008740155
  • شماره چاپ: 3
  • سال چاپ: 1396
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان انگلیسی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

رنج می‌کشم، پس هستم

مروری بر کتاب نیلوفر و مرداب نوشته‌ی تیچ نات هان

جادوی افسانه‌ای یک اسطوره

گابریل گارسیا مارکز: مروری بر زندگی و آثار

باغ‌وحش کاغذی

معرفی کوتاه کتاب کودک تو لک لکی یا دارکوب؟ نوشته‌ی علی خدایی

کتاب های پیشنهادی