
کتاب زندگی یک نهنگ قبل از خودکشی
دیگه عادت کردم. عادت کردم به اینکه شبا دستکم دو، سه باری از تَه دل داد بزنم و از خواب بپرم. نمیدونم از عوارض قرصاییه که میخورم یا نه. اما هیچوقت اینقدر توی خواب داد نمیزدم. انگار اصلاً آرامش ندارم. حتی وقتی چشمام بستهست. حتی توی خواب. انگار خدا آرامش رو توی خوابم ازم گرفته. یه جوری با زبون بیزبونی داره بهم میگه بات حال نمیکنم! میگه چی کار میکنی توی دنیای من؟! دنیای به این قشنگی... انگار خدا هم بدش اومده از من. به نظرش زشت میآم. خداست دیگه. آدم چی بگه؟! هر چی بگی، بدترش رو سَرت میآره!
صفحه ۳۳


چگونه یک ستاره درخشش بیشتری پیدا میکند؟
معرفی کتاب کودک ستارهای برای همه نوشتهی افلین باختمان

از من الآن نپرس خاستگاه دموکراسی کجاست، شاید بعدها بدانم
معرفی کتاب فرود و فراز دموکراسی نوشتهی دیوید استاساویج

چگونه احساسات سرکوبشده بیمارمان میکنند
معرفی کتاب وقتی بدن نه میگوید نوشته گابور مته (گابور ماته)