کتاب ریشه های شر

نویسنده: ژوئل دیکر

نولا! آنها به خواب رفته و  فراموش کرده بودند راه بیفتند. از رختخواب بیرون پرید و نولا را صدا کرد. یک لحظه تصور کرد نولا با او در اتاق است. بعد به یاد آورد که نولا سر قرار نیامده. چرا او را رها کرده بود؟ چرا آنجا نبود؟ رادیو خبر ناپدید شدن او را پخش می‌کرد، ‌پس او طبق قرارشان از خانه فرار کرده بود. اما چرا بدون او؟ مشکلی برایش پیش آمده بود؟ به‌گوس کوو پناه برده بود؟ فرارشان به فاجعه تبدیل شده بود.

صفحه 438


افزودن به پاکت خرید 225,000 تومان

کتاب ریشه های شر

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

«از دستش دادم، ناگهانی، همان‌طور که عاشق شده بودم.»

بخشی از کتاب «دوستش داشتم» اثر آنا گاوالدا

از خاکستر صدای خنده می‌آید

مروری بر کتاب ژرمینال، اثر امیل زولا

روزمرگی هولناک

نگاهی به کتاب یک روزِ ایوان دنیسوویچ

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 225,000 تومان