کتاب دوستی با گراز
نویسنده: نگار داودی
قدم های مامان بزرگتر بود و تندتر. من جا ماندم. مامان مرا میکشید صدایی مثل یاهوووو آرام و ممتد پخش میشد. من ایستادم. مامان دستم را کشید. من نرفتم باز کشید، آرام گفت «بیا.» یک طوری که فقط من بشنوم، اما من بلند گفتم: «گیر کردم.» پیراهنم به میخ روی دیوار گیر کرده بود... ولی مامان باز آرام گفت: «بیا.» انگار میخی نیست، انگار این روزهایی که زندگی میکنیم زندگی نیست، انگار زندگی جای دیگری است و ما منتظریم نوبت زندگی کردنمان بشود. خودم را کشیدم میخ پیراهنم را شکافت و ما باز چرخیدیم.
دور بابا که مرده بود چرخیدیم.
ص ۶۵
- نام کتاب: دوستی با گراز
- ناشر : نی
- تعداد صفحات: 108
- شابک: 9786220605997
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1403
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز، رقعی
- دسته بندی: داستان کوتاه فارسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
نوبل ادبیات ۲۰۱۶
باب دیلن، برنده نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۶
مهربانی همیشه بازمیگردد
مروری بر داستان ممنونم آمو! نوشتهی اوگه مورا
مامان، باهام حرف بزن
معرفی نمایشنامهی شب به خیر مادر نوشتهی مارشا نورمن
کتاب های پیشنهادی