دختر رهبر سیرک

نویسنده: یوستین گردر

ثروتمند شدم. اصلا برایم عجیب نبود. به احتمال زیاد در طول تاریخ اولین کسی هستم که کار خودش را این طور در سطح وسیع انجام داده است. بازار هیچ گونه محدودیتی نداشت و همیشه کالایی برای فروش در اختیار داشته‌ام. کسب و کار من غیرقانونی نبود و حتی در حد مشخصی مالیات پرداخته‌ام. به علاوه با میانه روی زندگی کرده‌ام، و هم اینک قادرم در صورت آشکارشدن موضوع، مالیات‌های معوقه‌ام را تا رقم قابل توجهی بپردازم. در عین حال از دیدگاه مشتریانم نیز کسب و کار من غیرقانونی نبود؛ فقط شرم‌آور بود و نامناسب. متوجه شده‌ام که از امروز به بعد بیش از همه فقیر خواهم شد؛ چون دارم فرار میکنم. البته حاضر نبودم زندگی خودم را با زندگی یک معلم عوض کنم. همچنین حاضر نبودم زندگی خودم را با زندگی یک نویسنده عوض کنم. برای من زندگی با یک حرفه مشخص دشوار است.

دختر رهبر سیرک

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

عصبانی‌های عصر ما: سِیری در جهانِ روان‌رنجوران

معرفی کتاب عصبانی‌های عصر ما نوشته کارن هورنای

«آه، با چه شکوهی می‌میریم!»

مروری بر نمایشنامه‌ی دکابریست‌ها نوشته‌ی لئانید زورین

تکه تکه بخوانید. ما تکه تکه‌ایم

مروری بر کتاب تکه‌هایی از یک کل منسجم نوشته‌ی پونه مقیمی

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید