ایدا همراه پدرش لُرد گات، یک عالمه خدمتکار و حداقل شش هفت تاشبح در عمارت غمکدهی مخوف زندگی میکند. اما هیچ دوستی ندارد تا با هم سوراخسُنبههای خانهی بزرگ و خوفناکش را بگردند.
یک شب ورق برمیگردد و ایدا با شبح موشی به اسم ایشمعیلآشنا میشود. دوتایی با هم راه میافتند تا معمای اتفاقهای عجیب عمارت غمکدهی مخوف را حل کنند، و خیلی بیشتر از انتظار دستگیرشان میشود.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی