جنایت کنت نوویل

نویسنده: آملی نوتومب

نوویل از اینکه به امرونهی پدرش اهمیتی نداده بود، خوشحال بود: ازدواج با الکساندرا بهترین کاری بود که در زندگی‌اش کرده بود. اوکاسن کاملاً در اشتباه بود: هنری فقط به سبب زیبایی همسرش عاشق او نشده بود؛ زیبایی‌ای که روزبه‌روز بر آن افزوده می‌شد. در چهل‌وهشت سالگی، زیباییِ الکساندرا از بیست سالگی‌اش هم چشمگیرتر بود. خوش‌خلقیِ همیشگی‌اش اطرافیان را سرحال می‌آورد و نوویل بیش از همه از مواهبِ این شادمانی بهره‌مند بود: بدون الکساندرا، او در مالیخولیایی غرق می‌شد که کاملاً از وجود آن در روان خود آگاه بود.

صفحه ۲۰

جنایت کنت نوویل

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

در جست‌وجوی قطعیتی محض

درباره‌ی کتاب پدرم برتراند راسل نوشته‌ی کاترین تیت

لذت تماشای مدیترانه و نوشیدن چای ‌نعنا

مروری بر کتاب چای‌ نعنا نوشته‌ی منصور ضابطیان

رمانی جذاب با طعم تلخ حقیقت

درباره‌ی کتاب لالایی برای دختر مرده نوشته‌ی حمیدرضا شاه‌آبادی

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید