کتاب برخورد تمدن ها سر آسانسوری در پیاتزا ویتوریو
نویسنده: عماره لخوص
نمیدانم چرا مقامات ایتالیا زیر بار تحقیقهای دکترهای شرافتمند نمیروند؛ پاستا مردم را چاق میکند و باعث اضافهوزن میشود. چربی کمکم راه رگها را میبندد و آخر سر قلب بیچاره دیگر نمیتواند بتپد. برای الويس هم همین اتفاق افتاد.
یادتان هست وقتی «بابا بلوما بيب بابا بلو...» را خواند، چقدر لاغر و خوشتیپ بود؟ آنوقتها هر روز برنج میخورد، ولی بعد، متأسفانه رو آورد به سفارش دادن پیتزا از رستورانهای هالیوود، چون وقت آشپزی نداشت، وقت نداشت بنشیند پشت میز و غذا بخورد. الویس بینوا مسئولیتهای زیادی داشت و نتیجهاش این بود که در مدت زمان کمی به اندازة فیل چاق شد و مُرد؛ قلبش، ریههایش، چشمهایش، تمام بدنش را پردهای چربی پوشاند. هیچکس نمیتواند آن انبوه چربی را توی بدنش نگه دارد. من به ماریا کریستینا، پرستار سرخانه، هشدار دادهام که اینقدر پاستا نخورد. دو سال پیش، اولین بار که او را دیدم، لاغر بود، بعد شروع کرد به اسپاگتی خوردن و مثل یک بالن باد کرد. یک بار بهش گفتم: «چرا ریشههات رو فراموش کردهای؟ مگه برنج، غذای موردعلاقة فیلیپینیها نیست؟» ماریا کریستینای بیچاره. تازگیها از ترس اینکه آسانسور را خراب کند، ورودش را به آسانسور منع کردهاند. «وزن تو بیشتر از وزن سه نفر روی همدیگهست.» اینطوری ممنوعیت استفادهاش از آسانسور را توجیه کردند. پس چرا وزارت بهداشت چنین جملهای را روی جلد پاستاها نمینویسد: «استفاده از این محصول برای سلامتی خطر جدی دارد»؟
صفحه ۱۵- نام کتاب: برخورد تمدن ها سر آسانسوری در پیاتزا ویتوریو
- مترجم: شروین جوانبخت
- ناشر : خوب
- تعداد صفحات: 127
- شابک: 9786227425840
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1400
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان ایتالیایی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
همهی اینها زندگی من را ساختند
مروری بر کتاب کودک تکههایی که من شدند نوشتهی رنه واتسون
اثری از تو چاپ شده، پس هستی!
مروری بر کتاب پرنده به پرنده؛ درسهایی چند دربارهی نوشتن و زندگی نوشتهی آن لاموت
مرگ تدریجی معصومیت
مروری بر کتاب ناتور دشت (ناطور دشت) نوشتهی جی. دی. سلینجر
کتاب های پیشنهادی