کتاب ببر سفید

نویسنده: آراویند آدیگا

من از دیدن چلچراغ به وجد می‌آیم. چرا نیایم، من انسان آزادی هستم، می‌توانم هرچند تا چلچراغ که دلم بخواهد بخرم. دلیلش این است که چلچراغ نمی‌گذارد مارمولک‌ها به اتاق نزدیک شوند. باور بفرمایید، قربان. مارمولک‌ها از نور خوش‌شان نمی‌آید، برای همین تا چشم‌شان به چلچراغ می‌افتد، دیگر جلو نمی‌آیند.

نمی‌دانم چرا سایرین مدام چلچراغ نمی‌خرند و همه جا آویزان نمی‌کنند. آدم‌های آزاد قدر آزادی را نمی‌دانند، موضوع این است.

گاهی توی آپارتمانم هر دوتا چلچراغ را روشن می‌کنم و وسط آن همه نور دراز می‌کشم و شروع می‌کنم به خندیدن. انسانی در اختفا و در عین حال در محاصره چلچراغ‌ها!

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب ببر سفید

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

متولد جهنم

مروری بر کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ نوشته‌ی بلین هاردن

«یعنی چه که بروم بیمارستان؟ من که چیزیم نیست.»

بخشی از کتاب «اینجا همه آدم‌ها این جوری‌اند» اثر لوری مور

روایتی از یک کیک عروسی که سه سال در یخچال منتظر بود

مروری بر کتاب کیک عروسی و داستان‌های دیگر

کتاب های پیشنهادی