از همین رو، میگفتند لباس های قشنگ پوشیده | همه خیلی تیپ میزدند | من هم خواستم تیپ بزنم | نزدیک آمدن میهمانها رفتم و ژل را ورداشتم و مثل شامپو خالی کردم روی سرم | هر چه ورز میدادم میدیدم سیخ سیخی که نمیشود هیچ، بدتر خیس هم میشود
صفحه47
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی