«روزی روزگاری مردی بود که خیلی سخت و خیلی سریع کار میکرد. او سالها پیش روحش را پشت سرش جا گذاشته بود. راستش زندگی اش بدون روحش خب پیش میرفت، میخوابید، غذا میخورد، کار میکرد، ماشین میراند و حتی تنیس هم بازی میکرد. با این حال، گاهی احساس میکرد دنیای دوروبرش یکنواخت است.»
«روح گمشده» نخستین کتاب اولگا توکارچوک است که نه فقط با واژهها، بلکه با تصویرها سخن میگوید. همراه با کلمات نویسنده، یوانا کونسیو روایت موازی دیگری آفریده است، روایتی پنهان در دل تصویرها.
کتاب با تصویرها آغاز میشود. صفحهای بزرگ از آدمها که در حال پیادهروی و بازی در برفاند. ما به عنوان مخاطب از زاویه دید بالا آنها را میبینیم. یک صفحه بعدتر با جملهای روبرو میشویم: « اگر کسی میتوانست از بالا به ما نگاه کند، میدید دنیا پر از آدمهایی است که سراسیمه به این طرف و آن طرف میدوند، عرق میریزند و حسابی خسته اند و روح گمشده شان را....»
کتاب ورق میخورد. این بار از زاویهای دیگر آدمها را نگاه میکنیم و از خود میپرسیم: آیا روح گمشده ای دارند؟
نویسنده در این کتاب، افسانهای زیبا میآفریند؛ دربارهی فردی که میفهمد تنها چیزی را که واقعاً اهمیت دارد از دست داده است: روحش را. پس تصمیم میگیرد از جامعهای پر از واژههای توخالی و مطالبههای بلند کنار بکشد. تصمیم میگیرد صبر کند. تصمیم میگیرد زمانی برای شناختِ خود صرف کند. تا روزی که دختربچهای پشت پنجرهاش ظاهر میشود.
روایت متنی در همانجا که مرد کوچ میکند و به انتظار مینشیند یعنی صفحه اول تمام میشود و بعد با تصاویر همراه میشویم تا بدانیم این روح چیست و کجاست؟ و اصلاً به دنیای مرد باز میگردد یا نه؟
و در انتها سوال مهمیدر ذهن ما نقش میبندد: روح خود را کجا میتوانیم پیدا کنیم؟
تصویرهای تأثیرگذار یوانا کونتسو خود پاسخی روشناند. در دشتی برفی، آکنده از خندههای کودکان؛ در کافهای با فنجانی قهوهی داغ و کتابی در دست؛ در جشن کوچک روستایی؛ در قطاری که از میان دشتها میگذرد؛ در رؤیا. دور از کسانی که همهچیز و همهکس را استثمار میکنند.
کتاب گرچه متن کوتاهی دارد اما به بیگانگی از خود، از جامعه، و از جهانی که ما را دربر گرفته است میپردازد. این گسستگی و اندوه آرام، در تصاویر مدادی، در رنگهای عمدتاً تکرنگ و در حس اندوهی که در تمام صفحهها جاری است نیز بهخوبی دیده میشود.
وقتی مرد داستان نزد پزشک رفت، در تشخیص بیماریاش میگوید:« باید جایی از آن خودت پیدا کنی. آرام آنجا بنشینی و منتظر روحت بمانی. در این لحظه بیتردید روح تو همان جایی است که دو سه سال پیش بودهای.»
در ظاهر، توصیهای شاعرانه و دلنشین است—و تا حدی کاملاً منطقی. اما در دلِ خود فرضی پنهان دارد: اینکه مردِ داستان، توان و امکان پیدا کردن «جای مخصوص به خود» را دارد.رویایی که برای بسیاری از انسانهای فقیرِ این سیاره، دستنیافتنی است و میتواند کار را رها کند و بیهیچ نگرانی از گرسنگی، تنها بنشیند و صبر کند. اینجاست که سوالی بزرگتر برای مخاطبان ایجاد میشود: آیا همگان امکان پیدا کردن مجدد روح خود را دارند؟
با این حال کتابی که در سال ۲۰۱۸ موفق به دریافت تقدیر ویژهی جایزهی بولونیا راگاتسی شده استرا میتوان اثری هنری و هدیهای هم برای بزرگسالان و هم برای کودکان دانست. موضوع داستان کاملاً با زمانهی ما پیوند دارد و تقریباً بر زندگی همهمان اثر میگذارد. در همین حال، تصویرگریهای کتاب ارزشی هنری بالا دارند و سرشار از نشانههای ظریفی هستند که خواننده میتواند صفحهبهصفحه در پیِ کشفشان باشد.
خوب است بدانید این کتاب در فهرست کلاغ سفید کتابخانه مونیخ قرار گرفته استُ جایزه ی دفتر بین المللی کتابهای کودک و نوجوان IBBY قرار گرفته است.
کاربردهای کتاب برای مخاطبان
اگر بخواهیم بهطور کلی به موضوع کاربردهای کتاب برای مخاطبان بپردازیم، خوب است که به تصاویر دقت بیشتری کنیم. در «روح گمشده»، آنچه کودک از خلال تصویرها تجربه میکند چیزی فراتر از سرگرمی یا روایت خطی است. کودک در این کتاب با جهانی روبهرو میشود که معنایش را باید ببیند، حدس بزند و بازآفرینی کند. همین مشارکت فعال در ساخت معنا، مهمترین کارکرد کتاب برای اوست.
در چنین تجربهای، تصویرها به او یاد میدهند که سکوت و خلوت، خود میتوانند یک داستان باشند؛ که هر آدمی ممکن است در شتاب زندگی چیزی از خود جا بگذارد؛ و اینکه پرسیدن «روح کجاست؟» یا «من چطور حال خودم را پیدا کنم؟» نه سؤالهای بزرگسالانه، بلکه سؤالهایی انسانیاند که کودک هم حق دارد دربارهشان فکر کند.
این کتاب، کودک را وادار نمیکند به پاسخ برسد؛ بلکه او را دعوت میکند ببیند، تأمل کند و معنا بسازد. از همین راه است که کتاب به ابزاری برای پرورش تخیل، سواد عاطفی و حساسیت نسبت به جهان درونی تبدیل میشود.
درباره نویسنده
الگا توکارچوک (متولد 1962) فعال اجتماعیو از برجستهترین نویسندگان لهستان است. او برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۸ است. در همین سال، بهسبب رمان «بُردن» (Flights) برنده جایزه بینالمللی منبوکر شد و دوبار نیز جایزه نیکه، معتبرترین جایزه ادبی لهستان را دریافت کرده است. «روح گمشده» نخستین کتاب اوست که برای کودکان و بزرگسالان بهطور مشترک نوشته شده و در سال ۲۰۱۸ تقدیر ویژه جایزه بوگونا راگاتسی را دریافت کرد. آثار توکارچوک به بیش از دوازده زبان ترجمه شده است. او در وروتسواف لهستان زندگی میکند.
درباره تصویرگر
یوانا کُنسیو (متولد 1971) فارغالتحصیل آکادمی هنرهای زیبا در پوزنان لهستان است. آثار او در فرانسه، کره جنوبی، پرتغال، نمایشگاه بینالمللی کتاب کودک بولونیا و دیگر نقاط جهان به نمایش درآمده است. او نویسنده و تصویرگر کتابهایی است که در لهستان، فرانسه، ایتالیا، سوئیس، اسپانیا و کره جنوبی منتشر شدهاند. او در سال ۲۰۱۳ برنده جایزهٔ IBBY لهستان برای طراحی گرافیک شد و در ۲۰۱۸ برای کتاب روح گمشده تقدیرنامه بخش داستان را دریافت کرد. کُنسیو در نزدیکی پاریس زندگی میکند.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.