
“ترجیح میدهم که نه!” تکجملهای که تاریخ ادبیات و فلسفه را درگیر خود کرد. بسیاری از زبانشناسان از ریشهیابی و فهوای این جمله تا بسیاری از جامعهشناسان از تأثیر این جمله در نظامهای دولتی و اجتماعیاش سخن گفتهاند، تا پرده از راز پشت این جملهی جاودانهی بارتلبی بردارند.
بارتلبی محرر و ژاک رانسیر
بارتلبی محرر (ترجیح میدهم که نه) نوولایی است از هرمان ملویل، نویسندهی بزرگ قرن نوزده آمریکایی، که از نوولاهای معروف جهان است. بارتلبی کارمند دونپایهی ادارهای شلوغ و سیاه و تار است که حتی دفترش رو به دیواری سفید قرار دارد و او تحت حاکمیت این نظام ادارجاتی بدل به ابزاری شده برای اجرای فرمایشات بالادستیهای خود و کارها را به موقع به اتمام رساندن. روزی بارتلبی علیه این ظلم میایستد و آن جملهی طلایی (ترجیح میدهم که نه!) را خطاب به رئیس خودش میگوید. بهطبع بارتلبی دچار عواقبی میشود، اما نبوغ ملویل در اینجاست که مقدمات بیرون آمدن این حرف از دهان شخصیتش را به نحواحسن میچیند، تا اثر به کلایمکس درام خود نزدیک شود.
یکی از بهترین تحلیلها را شاید ژاک رانسیر، فیلسوف معاصر فرانسوی، از این جملهی بارتلبی داشته است. رانسیر به این اشاره میکند که زمانی که شما تحت فشار یک قدرت زورگو قرار میگیرید و گویی قصد آسیب زدن به شما را دارد، طبیعیترین و غریزیترین واکنش شما این خواهد بود که به دفاع از خود میپردازید و حالا به هرشکلی سعی میکنید جلوی آسیب دیدن خودتان را بگیرید. اما در این موقعیت از آنجایی که واکنش شما صرفاً بازخورد به کنش دیگری بوده و تنها برای حفظ جانتان عملی انجام دادهاید، مشروعیت زور و قدرت زورگو همچنان پابرجاست و تنها شما از سر جبر این انتخاب دفاع را داشتهاید. اما زمانی که شما اذعان میکنید: (ترجیح میدهم که نه!) گویی اختیار و زمین بازی ازان شماست و با حفظ قدرت اراده و اختیار شما و با عبور دادن خواستهی مطرحشده از حیطهی عقل و خرد شما پاسخی کوبنده به قدرت زورگو میدهید و عملاً او را فاقد قدرتی میکنید. به او حالی خواهید کرد که حرف او مشروعیتی ندارد تا زمانی که شما ترجیح بدهید.
حال تصور کنید که بارتلبی، و صدالبته ملویل، پساز گذر از چه اتفاقاتی در تجربهی زیستهی خود به این درک رسیده است و چگونه این حرف از دهان شخصیتی خارج میشود که نمایندهی تام اقشاری ستمدیده است.
در ترجیح میدهم که نه خبری از دریا و نهنگ و داستانهای بومی ملویل نیست. در این نوولا، ما با داستانی ملودرام و اجتماعی طرف هستیم که در زیر پوستهی بهظاهر سادهی خویش، تفکری اصیل را در جای داده است.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.