
تجربهی اولیهی نگارنده در مواجهه با این کتاب شامل این برداشت میشد که «باز هم راجعبه تاریخ مستند "فقط" حرف میزند.» و «لابد همهش میگوید فقط فیلم بگیر.» اما وقتی شروع به ورق زدن این کتاب خواهید کرد، متوجه خواهید شد که هر آنچیزی که تا قبل از خواندن این کتاب ترس شما برای ساخت مستند بوده، ترس شخص دیگری و نویسندهی این کتاب نیز بوده است، چه بسا سهمگینتر و بدتر! کتاب حاشیه همان متن است یکی از بهترین کتابهایی است که در باب مستند و مستندسازی نوشته شده است. از زبان و لحن پویا و صمیمی نویسنده بگیر تا شریک شدن شما در میان تجارب هولناک، بامزه و سخت نویسندهی کتاب.
رسالت حاشیه همان متن است
حاشیه همان متن است از همان اسمش رسالت خود و مستندسازی را اعلام میکند. اینکه در سینمای مستند، از فلاهرتی بگیر تا جنگینز، همیشه و همواره حاشیه دقیقاً همان چیزی است که مستند را میسازد. اینکه دانستن صرفِ زندگی آدمها یا مکانها چیزی به مخاطب اضافه نمیکند، مگر آنکه این دانستهها با نگاه شما به بخش دیگری از زندگی این آدم تلفیق شوند. اینکه مستندساز بیشاز حتی یک فیلمساز در تعیین اینکه چه باید گفته شود نقش دارد. در سینمای روایی، فیلمساز کسی است که اندوختههای او در طول سالها و تجارب زیستهاش موجب شکلگیری نگاهی به موضوعی شده است و خود او در اینجا به کمک فرم برآمده از آگاهی تکنیکی آن نگاه را بیان میکند و منجر به تأثیرگذاری بر مخاطب میشود. اما در سینمای مستند این شخص مستندساز است که انتخاب میکند چه بسازد و چه چیزی روی او تأثیرگذار باشد تا همان را به بیننده انتقال دهد، به بیان دیگر، یا بیان نویسندهی کتاب، سینمای مستند تلفیقی است از حاشیه و متن. از واقعیت و علت چرایی بروز دادن واقعیت و چگونگی آن. شما میتوانید هیچ علاقهای به سینما و فیلمسازی نداشته باشید اما فیلم مستند بسازید. شما حتی میتوانید آگاهی چندان بالایی هم نسبت به تاریخ سینمای مستند و تکنیکهای آن نداشته باشید اما باز یک فیلم مستند خوب بسازید. در همینجاست که پیروز کلانتری بزرگ از ارادهی نگاه صحبت میکند و از چیزی که واجد گفته شدن و به تصویر کشیده شدن است. واقعیتی که هست و برخلاف فیلمساز سینمای داستانی، این مستندساز است که به آن شکل میدهد و دغدغهی خود را در آن میبیند.
نکات مهم کتاب حاشیه همان متن است
کتاب حاشیه همان متن است دارای چند نکتهی مهم است:
- اثر تألیفی است و ناخودآگاه موجب شکلگیری ارتباط عمیقتری میان تجارب نویسنده و مخاطب میشود؛
- اثر روایتگر مصائب و زندگی یک مستندساز است و کاری به تکنیکهای آکادمیک آن ندارد؛
- اثر بهدنبال جان کلام در مستند و دادن جرئت به خوانندگان آن برای ساخت مستند است.
ما در حاشیه همان متن است با تجارب پیروز کلانتری ازآدمهای بزرگ روبهرو میشویم، با سختیهای در این راه مواجهه میشویم، و در نهایت با بدبیاریها و خوششانسیهای یک مستندساز در ساخت مستند و اساساً چگونگی پیدا کردن ایده همراهیم.
حاشیه همان متن است میخواهد به شما بگوید مستند چیزی بیرون از شما نیست و تنها نگاه پرورشیافتهی شما، بهواسطهی خواندن و دیدن، و تشخیص شما در انتخاب جای دوربین است که مشخص میکند تا چه حد به واقعیت نزدیک شدهاید. پیروز کلانتری در خودزندگینامهی حرفهایاش از این امر سخن میگوید که سینمای مستند سینمای حاشیه و سینمایی است که موضوع در آن زمانی جذاب میشود که متن را کنار بگذاریم و بهدنبال چیزی در آن رخداد بگردیم که خودش نیز آن را یا ندیده یا از دیده پنهان نگاه داشته است.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.