در خاطرات ما قاتل کیست؟

مروری بر کتاب من این ترانه را شنیده‌ام نوشته‌ی ماری هیگینز کلارک

مانا مبینی

جمعه ۱۳ فروردین ۱۴۰۰

من این ترانه را شنیده ام ماری هیگینز کلارک

در تاریخ ادبیات و سینما و تئاتر و... داستان­‌های جنایی و پلیسی همیشه طرفداران خاص خود را داشته­‌اند و از سری داستان­‌های عامه‌­پسند به‌­حساب می‌­آیند. نویسندگان و فیلم‌سازان بسیاری دست به تولید آثار جنایی و کارآگاهی زده­‌اند تا خود را در این زمینه مطرح کنند و مخاطبانی را جذب کنند.

رمان من این ترانه را شنیده­‌ام، اثر ماری هیگینز کلارک، داستانی در سبک جنایی را روایت می‌­کند که از ابتدا قطعات مختلف معمای خود را مثل پازل می‌­چیند و در نهایت طرح اصلی را به مخاطب و شخصیت­‌ها نمایش می‌­دهد. این رمان، عاشقانه‌­ایست سراسر تعلیق. در هر کلمه­‌ای که می‌­خوانیم، به ذهن‌مان خطور می­‌کند که آیا در این شرایط عشق است که حقیقت دارد یا شواهد و اتفاقات دردناک؟ آیا آن­‌ها مرده‌­اند یا فرار کرده­‌اند؟ چه کسانی راست می­‌گویند و چه کسانی دروغ؟ عشق افراد به یک­دیگر حقیقی است یا تنها نمایشی ظاهری است برای پوشاندن اشتباهاتشان؟ یا شاید تنها پوسته­‌ای است برای رسیدن به نیازهایشان؟ اما پاسخ سوالات خوانندگان و شخصیت‌­ها در اعماق خاطراتی نهفته است که در ذهن ساده‌­ی کودکی 6 ساله نقش بسته است و در خاطرات رازآلود مردان و زنانی مرموز پنهان گشته‌­است.

کای لینسینگ، دختربچه­‌ی 6 ساله به همراه پدرش به عمارت بزرگ کارینگتون می­‌رود و پنهانی وارد نیایش­گاه آن می­‌شود. کای در آنجا مکالمه­‌ی زن و مردی را می­‌شنود که در آن زن از مرد حق السکوت می‌­خواهد و می‌­گوید این آخرین بار است. مرد به کنایه آهنگی را زمزمه می­‌کند و می­‌گوید : «قبلا هم این ترانه را شنیده‌­ام.»

همان شب، دختری 19 ساله ناپدید می­‌شود. سال‌­ها بعد کای لینسینگ در عمارت کارینگتون زندگی می‌­کند و همسر پیتر کارینگتون است که بزرگترین بازمانده کارینگتون‌­هاست. حالا بعد از سال‌­ها، پرونده‌­ی سه اتفاق ناخوشایند دوباره باز می­‌شود که هر سه با کارینگتون‌­ها مرتبط هستند. پیتر کارینگتون مضنون اصلی این پرونده­‌­هاست و تمامی شواهد بر علیه اوست. یکی قتل همسر اول پیتر، دوم ناپدید شدن دختر 19 ساله به نام سوزان در ضیافت و سوم ناپدید شدن پدر کای.

‍رازهای زیادی برای آشکار شدن وجود دارند که دستیابی به آن­‌ها تنها با کنارهم قرارگرفتن قطعات پازل امکان پذیر است؛ اما هر قطعه در دست اشخاص مختلف است. کای و کاراگاه خصوصی پرونده و سایر شخصیت­‌ها جستجوهای بسیاری می­‌کنند تا پرده از رازها بردارند؛ اما نمی‌­دانند همان نکاتی کلید اصلی ماجرا هستند که در ظاهر بی­‌اهمیت به­‌نظر می­‌رسند.

من این ترانه را شنیده­‌ام، یک داستان را از زوایای دید مختلف روایت می­‌کند. همه­‌ی داستان­‌ها موازی پیش می­‌روند؛ اما نه به طوری که مخاطب زودتر از وقایع آگاه شود؛ بلکه مخاطب و شخصیت‌­ها تقریبا هم­زمان در داستان پیش می‌­روند و همین باعث ایجاد تعلیق بیشتری می­‌شود.

بخشی از داستان که از زاویه دید کای روایت می‌­شود، از زبان اول شخص است و شاید به همین دلیل مخاطب او را شخصیت اصلی می­‌پندارد و با او احساس نزدیکی بیشتری می­‌کند. در عین حال نیز مخاطب وارد لایه­‌های درونی ذهن کای می­‌شود و خاطرات و احساسات او را از نزدیک لمس می­‌کند. همراه با او نگرانی و غم و امید را تجربه می­‌کند و به دنبال پاسخ سوالاتش می­‌گرد.

آنچه در شخصیت‌­پردازی این رمان به چشم می­‌آید این است که برخی از شخصیت­‌ها در طول داستان تغییر می‌­کنند و عقاید متفاوتی پیدا می‌­کنند؛ اما عده­‌ای دیگر در هیچ حالتی تغییر نمی‌­کنند. اگرچه شاید این مسئله، رمان را به داستانی ساختگی و دور از واقعیت تبدیل کند، اما نشان می­‌دهد که نویسنده به طور کامل با ابعاد گوناگون داستان خود آشناست و آن را به­‌طور کامل پیش­بینی کرده است.

از تاکیدات نویسنده در کتابش تاکید بر نقش مهم خاطرات در زندگی انسان است. در یک فیلم یا داستان ممکن است اتفاقی بیفتد و شاهدانی هم حضور داشته­‌باشند؛ اما خیلی از اوقات این شواهد مربوط به زمان حال و یا زمانی نزدیک است. در رمان من این ترانه را شنیده­‌ام، شواهد موجود مربوط به سال‌­ها قبل است؛ پس شخصیت‌­ها باید به خاطراتی بسیار قدیمی مراجعه کنند تا از رازها پرده بردارند. کای، به عنوان شخصیت اصلی نیز نقش مهمی در این بخش دارد. همچنین این اثر به روانشناسی شخصیت‌­ها نیز می­‌پردازد و لایه‌­های عمیق روانشناختی را در آن­‌ها دنبال می­‌کند تا به درستی کاراکتر را خلق کند.

ماری هیگینز کلارک در 1927 در نیویورک متولد شد. 100 میلیون نسخه از کتاب­‌های او در سرتاسر جهان به فروش رفته است و از روی برخی از آن­ها فیلم ساخته‌­اند. او برای نوشتن کتاب­‌هایش از اخبار کمک می­‌گرفت. در محاکمه­‌های جنایی شرکت می­‌کرد و با متخصصان پزشکی قانونی درمورد قتل‌­ها و شواهد حرف می­‌زد تا برای رمان­‌هایش از آن­ها الهام گیرد. کلارک در میان داستان­‌نویسان و مخاطبان، به ملکه­‌ی تعلیق و هیجان و اضطراب معروف است.

من این ترانه را شنیده ام

نویسنده:
مری هیگینز کلارک
ناشر:
لیوسا
مترجم:
حمیده رستمی
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

نشر لیوسا.

سال 2007 منتشر شده است.

خیر اما 2 هفته جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز سال 2007 بوده است.

مطالب پیشنهادی

چو تلخ عیشی من بشنوی به خنده درآی

چو تلخ عیشی من بشنوی به خنده درآی

مروری بر کتاب یادداشت های یک دیوانه نوشته‌ی نیکلای گوگول

«دلاور» در حلقه‌ی تکراری تاریخ

«دلاور» در حلقه‌ی تکراری تاریخ

مرور «ننه دلاور و فرزندان او» اثر «برتولت برشت»

معنای زندگی، مفهومی سهل و ممتنع

معنای زندگی، مفهومی سهل و ممتنع

مروری بر کتاب «معنای زندگی» نوشته‌ی تری ایگلتون

کتاب های پیشنهادی