خدا تو را گرفتار و اسیر این مرد نکند

معرفی کتاب بامداد خمار نوشته فتانه حاج سید جوادی

شقایق مستعلی پور

دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴

(1 نفر) 5.0

فتانه حاج سید جوادی
فتانه حاج سید جوادی (عکس از Getty)

کتاب بامداد خمار اثر فتانه حاج سید جوادی (پروین) است. او این کتاب را در سال ۱۳۷۴ با همکاری نشر البرز روانه‌ی بازار کرد. این داستان با استقبال بی‌نظیری مواجه شد و بارها و بارها به چاپ رسید. این رمان عاشقانه معروف ایرانی موافقان و مخالفان بسیاری هم داشت که نظراتشان در همان زمان جنجال‌هایی را به پا کرد. با تمام این‌ها کتاب بامداد خمار در طول چند دهه یکی از پر مخاطب‌ترین آثار ادبی ایرانی بوده است. مضمون داستان چیزی جز تکرار عاشقانه‌های قدیمی نیست. با این حال چاپ این کتاب در همان سال‌های انتشار، به سیصدهزار نسخه رسید که عددی چشمگیر برای اولین داستان هر نویسنده‌ای است. رمان بامداد خمار خیلی زود جای خودش را در دسته‌ی ادبیات عامه‌پسند و رمان عاشقانه ایرانی پیدا کرد؛ اما نویسنده کتاب بامداد خمار فکر می‌کرد این از بدشانسی او و هر نویسنده‌ای است که شاهکارش اولین کتابش باشد. شاید همین تفکر هم باعث شد تا امروز کتاب‌های کمی در کارنامه‌ی او ببینیم.

خلاصه کتاب بامداد خمار

سودابه دختری شبیه عمه‌جان است و همان چشم‌ها را دارد؛ اما انگار همین کافی نیست و حالا سرنوشت می‌خواهد او را سر دوراهی سختی که عمه‌جان از آن گذشته است هم قرار بدهد. او دل به پسری بسته که از طبقه و فرهنگ دیگری است. هرچه مادرش، ناهید به او می‌گوید که مرد باید از خانواده‌ای استخوان‌دار باشد، به گوش دختر نمی‌رود. دختر تحصیل‌کرده است و نمی‌پذیرد که انتخابش ممکن است اشتباه باشد. او معتقد است که ثروت ملاک خوبی برای ارزش‌گذاری انسانیت نیست. این اعتقادی درست است؛ اما دختر خام و بی‌تجربه در محاسباتش فرهنگ را از قلم انداخته است. مادر تمام توانش را به کار می‌گیرد که او را منصرف کند؛ ولی راه به جایی نمی‌برد؛ پس دست به دامان عمه‌جان می‌شود و عمه‌جان هم سرگذشت سوزناکش را بی‌کم‌وکاست برای دختر تعریف می‌کند.

داستان اصلی کتاب بامداد خمار درباره‌ی محبوبه است. او دختری قجری است که در روزهای تب‌دار کودتای رضاخان، دل به پسری نجار به نام رحیم می‌بندد؛ البته از قیل‌وقال سیاسی چیزی در این کتاب نیست و داستان عاشقانه و اجتماعی است. محبوبه‌ی پانزده‌ساله چنان بی‌پروا و استوار راه عاشقی در پیش می‌گیرد که راه هوا را بر همه تنگ می‌کند. او در جهاز خود یک دعا و یک نفرین هم از جانب پدر دارد. «دعای خیرم این است که خدا تو را گرفتار و اسیر این مرد نکند.» و «دعای شرم این است که صدسال عمر کنی و هر روز توی دلت بگویی عجب غلطی کردم تا عبرت دیگران بشوی.» حالا او با این توشه‌ی سنگین روی خوشبختی می‌بیند؟

نقدهای رمان بامداد خمار و منتقدین بزرگ آن

این کتاب پرفروش چندان هم بدون حاشیه نبود و بزرگان زیادی را به جان هم انداخت. موافقان و مخالفان کتاب بامداد خمار در مقابل هم ایستاندند و رویارویی آن‌ها بسیار جدی بود.

نجف دریابندری از طرفداران این کتاب بود. او متنی در طرفداری از کتاب بامداد خمار نوشت. تأیید یکی از چهره‌های شاخص ادبی، تمامی نگاه‌ها را به سمت این رمان کشاند؛ اما هوشنگ گلشیری از منتقدان جدی و پروپاقرص بامداد خمار هم ساکت نماند. او در جواب دریابندری، متن تندی در «ماهنامه‌ی آدینه» منتشر کرد. او رمان بامداد خمار را مبتذل دانست و طرفدارهای آن را بی‌سواد خطاب کرد. با نگاهی به کارنامه‌ی نقدهای گلشیری می‌شود نتیجه گرفت آب او هیچ‌وقت با ادبیات عامه‌پسند در یک جو نمی‌رفت. بعدها دریابندری هم گلشیری را به حسادت به رمانی پرفروش متهم کرد.

در این میان نظرات دیگری هم وجود داشت که در آن‌ها مباحثی جدی مطرح بود. مخالفان معتقدند که نویسنده در بامداد خمار دچار خطای سوگیری ناخودآگاه است. او ناخواسته در خلال روایت این باور را به مخاطب القا می‌کند که طبقات بالادست شریف و اصیل هستند؛ ولی فرودستان مناعت طبع ندارند. در واقع منتقدان مخالف اثر، آن را مایه‌ی تحقیر طبقه‌ی فرودست جامعه می‌دانند.

از طرف دیگر منقدان موافق و ساده‌گیرتر روایت بامداد خمار را عبرت‌آموز می‌بینند. آن‌ها معتقدند که لازم است جوان‌های بی‌تجربه و عاشق‌پیشه حداقل یک‌بار این رمان را بخوانند. شاید این پیشنهاد، ساده‌انگارانه به نظر بیاید؛ اما اگر یک نفر را هم از دام هوسی برگرداند و زندگی او را نجات دهد، باز هم کاری ارزشمند بوده است.

تصویر زنان در بامداد خمار از اطاعت تا سرکشی

نقش اصلی رمان بامداد خمار را زنان ایفا می‌کنند؛ اما تأثیر مردان هرچند با نقشی کم‌رنگ بیشتر است. در این داستان هر نوع زنی پیدا می‌شود. هم تحصیل‌کرده‌ی آداب‌دان و مطیع، هم قابله‌ی هفت خط و بددهن در انتهای شهر. هم دختری سرکش و دنبال آزادی، هم دختری مطیع و خانه‌دار و سربه‌زندگی؛ اما یک چیز در همه‌ی این دخترها مشترک است. همه‌ی آن‌ها درگیر مردی در زندگی هستند تا آن‌ها را به سعادت برساند؛ البته خجسته، خواهر کوچک محبوبه داستانی جدا دارد؛ با این حال سرنوشت او را سرکشی‌های خواهر برایش رقم زد و چیزی نبود که به عقل و اختیارش باشد.

در تمام داستان زنان ثروتمند و خانه‌دار سیاست و فرهنگ و آداب دارند و سیاستشان هم اطاعت از میل شوهرانشان است. گاهی هم با هم نقشه‌ای می‌کشند که چطور راز مگویی را به مردشان بگویند که زنی در خانه کتک نخورد.

در روایت بامداد خمار، زنان کتک می‌خورند؛ مگر مردی از طبقه‌ی بالادست و به فراخور آن، فردی بافرهنگ باشد و مرحمتی کند و زنش را ببخشد. حتی در این مواقع هم مردهای داستان با خشونت کلامی زنانشان را به ضرب‌وشتم تهدید می‌کنند.

در این داستان چند همسری عادی و به اقتضای جبر زندگی تلقی شده است. زنان دوم و سوم معمولاً زنان خوبی هستند و در کنترل مردشان به خوبی و خوشی زندگی می‌کنند؛ با این حال زنان صیغه‌ای بدکاره‌اند و به قصد تباهی می‌آیند و می‌روند.

با همه‌ی این‌ها نمی‌توان به نویسنده خرده گرفت. او راوی داستانی از خانواده‌ای در زمان قاجار و پهلوی اول است. این عطاب‌وخطاب‌ها و مرد در نقش سایه‌ی سر و همه‌کاره‌ی زن دقیقاً تفکری است که در آن زمان رواج داشت؛ پس نویسنده به‌درستی این فضای خفقان‌آور را برای زنان ترسیم کرده است.  

کتاب شب سراب حاشیه جنجالی بامداد خمار

پس از انتشار کتاب بامداد خمار کتابی با عنوان شب سراب به قلم ناهید ا. پژواک و از سوی نشر البرز منتشر شد. این اثر در واقع بازخوانی همان داستان بامداد خمار است، اما این بار از زاویه دید رحیم (شخصیت منفی داستان). در شب سراب، رحیم روایت می‌کند که محبوبه با قضاوتی یک‌طرفه، دچار اشتباه شده است. شب سراب نیز با استقبال فراوانی مواجه شد و در شمار کتاب‌های پرفروش قرار گرفت. حاشیه‌های مربوط به شکایت نویسنده بامداد خمار از نویسنده شب سراب به اتهام سرقت ادبی، به شهرت و فروش بیشتر این کتاب دامن زد.

از جهانی شدن رمان بامداد خمار تا اقتباس تلویزیونی

کتاب بامداد خمار با اقبالی جهانی هم روبه‌رو شد. این کتاب با برگردان سوزان باغستانی به آلمانی فرصتی به دست آورد که در بازار آلمان هم خودی نشان بدهد. در این کشور هم از این داستان قجری استقبال کردند و کتاب با میانگین ده هزار نسخه به فروش رفت. کتاب بامداد خمار در آلمان با نام der Morgen der Trukenhit به چاپ رسیده است.

نیلوفر مجلسی کتاب بامداد خمار را در سال ۲۰۲۲ با نام the Morning After به انگلیسی برگرداند. البته فیلمی هم با همین نام وجود دارد که به این رمان ایرانی بی‌ارتباط است. ساخت این فیلم به سال‌ها قبل از انتشار رمان بامداد خمار برمی‌گردد.  

اخیرا مجموعه‌ای تلویزیونی به کارگردانی نرگس آبیار از این رمان راهش را به سکوهای پخش سریال باز کرده است. با عکس‌هایی که از این اثر منتشر شده است، پیداست که آبیار به فضا و حال‌وهوای کتاب وفادار است. تیزر و پوستر اصلی سریال را به‌تازگی منتشر کرده‌اند. در فهرست بازیگران این سریال هم نام‌هایی آشنا و پرسابقه به چشم می‌خورد. در سریال بامداد خمار، ترلان پروانه عهده‌دار نقش محبوبه است. علی مصفا، رضا کیانیان، لاله اسکندری، نوید پورفرج، گلاره عباسی و مرجانه گلچین در این مجموعه نقش‌آفرینی کرده‌اند.

نگاهی کوتاه به نویسنده کتاب بامداد خمار

فتانه حاج سید‌جوادی زاده‌ی ۱۳۲۴ خورشیدی در کازرون از شهرهای استان فارس است. او در شمیران تهران بزرگ شد و بعد از ازدواج با مردی ارتشی، به اصفهان مهاجرت کرد. رمان‌های او بامداد خمار، در خلوت خواب و پارک گورکی هستند. او برگردان فارسی رمان کین و ایبل اثر جفری آچر را هم در کارنامه‌ی کاری خودش دارد که بارها تجدید چاپ شد.

چه کسانی از خواندن بامداد خمار لذت خواهند برد؟

علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانه ایرانی بی‌تردید مجذوب روایت این رمان خواهند شد. عشقی که در تار و پود کتاب بامداد خمار جاری‌ست، نه سطحی و زودگذر، بلکه پیچیده، تراژیک و ریشه‌دار است؛ عاشقانه‌ای که نه در نگاه اول، بلکه در تضادهای فرهنگی، طبقاتی و خانوادگی شکل و اوج می‌گیرد و در نهایتپ واقعیت بر آن چنبره می‌زند. برای کسانی که از خواندن رابطه‌های عمیق و پیچیده در بستر جامعه ایرانی لذت می‌برند، این کتاب انتخاب مناسبی خواهد بود.

دانشجویان و علاقه‌مندان به مطالعات اجتماعی نیز می‌توانند نگاه دقیق‌تری به این رمان معروف ایرانی داشته باشند. این اثر فراتر از یک داستان عاشقانه، آینه‌ای‌ست از تفاوت‌های طبقاتی، نقش‌های جنسیتی و فشارهای اجتماعی در ایران گذشته. آنچه نویسنده با ظرافت تمام در قالب یک روایت شخصی بازگو می‌کند، در واقع فشرده‌ای‌ست از ده‌ها گفت‌وگو و درگیری نانوشته در بطن جامعه. خواننده‌ای که دغدغه شناخت لایه‌های پنهان اجتماع را دارد، در مواجهه با این رمان، مواد خام تفکر بسیار خواهد یافت.

همچنین، افرادی که به دنبال بازگشت به فضای نوستالژیک و سنتی ادبیات فارسی هستند، از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. نثر روان و روایی کتاب بامداد خمار، مخاطب را به سال‌هایی می‌برد که عشق، غرور، خانواده و آبرو مفاهیمی جدی و حتی گاه تعیین‌کننده سرنوشت انسان بودند.  نویسنده با همین فضا و زبان خاص خود، دلِ دوستداران سنت و اصالت را به‌دست می‌آورد.

در نهایت، این کتاب برای کسانی‌ست که از تجربه‌ی احساسات پیچیده، اندیشیدن به انتخاب‌های انسانی و عبور از مرزهای قضاوت لذت می‌برند. کسانی که به جای داستان‌های سطحی و زودگذر، در جست‌وجوی روایت‌هایی‌اند که سال‌ها در ذهن‌شان باقی بماند.

بامداد خمار آیینه‌ای‌ست از تصمیم‌هایی که انسان‌ها با قلبشان می‌گیرند و بهایی که برای آن می‌پردازند.

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

متفاوت بودن، هیچ اشکالی ندارد!

متفاوت بودن، هیچ اشکالی ندارد!

معرفی پنج رمان درباره‌ی نیاز‌های ویژه

فهرستی از بهترین رمان‌های عاشقانه

فهرستی از بهترین رمان‌های عاشقانه

لیستی از بهترین رمان عاشقانه ایرانی و خارجی

کادیلاک دولان: انتقام، عدالت یا سقوط؟

کادیلاک دولان: انتقام، عدالت یا سقوط؟

معرفی کتاب کادیلاک دولان نوشته‌ی استیون کینگ

کتاب های پیشنهادی