لاگوم، هنر تعادل

لاگوم، فلسفه‌ای ساده اما عمیق از دل سوئد

حمیده معین‌فر

چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

(5 نفر) 4.9

اپیزود 5 پادکست آوانگارد

زندگی در سوئد سفری بود که نه‌تنها من را با چالش‌های متعددی روبه‌رو کرد، بلکه انسانِ دیگری از من ساخت. دشواری‌های مهاجرت، چه در زندگی شخصی و چه در مسیر حرفه‌ای، مرا سرسخت‌تر و مقاوم‌تر کرد. اما مهمتر از تمام این چالش‌ها، نگاهم به زندگی بود که به‌کلی تغییر کرد.

این تحول از دل زندگی روزمره‌ی سوئدی‌ها آغاز شد، که برای من مثل یک کلاس درس بود، جایی که آرامش برایم شکل و معنای تازه‌ای پیدا کرد. این ارامش نوعی تعادل پایدار بود که در عمق رفتارها، انتخاب‌ها و زیست روزمره‌ی سوئدی‌ها جریان داشت؛ آرامش برای سوئدی‌ها یعنی همواره همه چیز به‌اندازه.

زیستِ سوئدی‌ها در هم‌تنیده‌ست با مفهوم «لاگوم». لاگوم تنها یک واژه نیست، یک فلسفه‌‌، یک هنر، یک فرهنگ، و یک سبک زندگی‌ست. واژه‌ای که شاید ترجمه‌ی دقیقی نداشته باشد، اما مفهوم آن در هر زبانی روشن است: نه کم، نه زیاد؛ بلکه به اندازه. لاگوم در تمامی ابعاد زندگی سوئدی‌ها جریان دارداز خانه و شیوه‌ی کار کردن گرفته تا روابط اجتماعی، غذا خوردن، و حتی میزان صحبت کردن. در این فلسفه، خبری از افراط و تفریط نیست، و شاید مهم‌تر از همه، مقایسه و رقابت نیز در آن جایگاهی ندارد.

من به‌تدریج آموختم که اعتدال یا همان میانه‌روی چگونه صلح درونی و اجتماعی را رقم می‌زند. در جامعه‌ای که از جلوه‌گری و تظاهر فاصله بگیرد، مقایسه و سنجش دیگران به‌تدریج رنگ می‌بازد و جای خود را به پذیرش و آرامش می‌دهد. لاگوم فضایی را فراهم می‌کند که افراد بدون فشار رقابت، بدون ترس از قضاوت، در کنار هم بدون حسادت و حسرت زندگی کنند. نتیجه‌ی این تفکر، جامعه‌ای است که آرامش فردی از دل آرامش جمعی شکوفا می‌شود. لاگوم فلسفه‌ای ساده اما با دستاوردی عظیم و چشمگیر است: آرامش فردی و جمعی.

لاگوم به من آموخت که «نداشتن» گاهی خودِ آزادی است، و «موفقیت‌های فردی» می‌توانند به فرسودگی و ملال بیانجامند. لاگوم یعنی تعادل؛ و یک زندگی متعادل‌، یعنی یک زندگی آسان‌تر و انسانی‌تر.

ملک‌جهان خزاعی
ملک‌جهان خزاعی

در قسمت ششم پادکست از ملک‌جهان خزاعی بانوی هنرمند، از سرآمدان طراحی صحنه و لباس سینمای ایران و از دوستان خوبم پرسیدم چرا ما ایرانی‌ها انقدر از لاگوم دوریم؟ خانم خزاعی با اشاره به برخی ویژگی‌های فرهنگی ما ایرانی‌ها، پاسخی شنیدنی به این سوال می‌دهند. ملک‌جهان به میلی دیرینه در ما ایرانیان اشاره می‌کند؛ یعنی میل به «رودربایستی» و «چهره‌ی خود را به‌گونه‌ای دیگر نشان دادن». در زندگی روزمره او از لباس و وسایل خانه مثال می‌زند که چگونه ما از این عناصر استفاده می‌کنیم تا نه برای خودمان که برای دیگران زندگی کنیم. کدهای فرهنگی‌ای که ملک‌جهان خزاعی برای توصیف مثلاً «مهمان‌خانه‌ی» منزل ما ایرانیان استفاده می‌کند، بی‌شک نشان می‌دهد فلسفه‌ی زیستی ما از لاگوم فاصله‌ی بسیاری دارد.

اما علی‌رغم ویژگی‌های فرهنگی‌ای که ما را از لاگوم دور می‌کند، چگونه می‌توانیم این سبک زندگی را در روزمره‌مان جای دهیم؟ در فصل دوم پادکست آوانگارد، درباره‌ی تجربه‌های واقعی، عادت‌ها، و جزئیات کوچک اما مهمی صحبت می‌کنم که نشان می‌دهند چطور می‌توانیم به‌جای زندگی برای دیگران، به سمت تعادل و سادگی‌ای که لاگوم پیشنهاد می‌دهد، حرکت کنیم. می‌خواهیم با هم لاگوم را در ایران زندگی کنیم.

حمیده معین‌فر

 

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

جاده‌ای به سوی روشن‌بینی

جاده‌ای به سوی روشن‌بینی

بیوگرافی رابرت پیرسیگ، نویسنده‌ی کتاب ذن و هنر نگهداری موتور سیکلت

در میانه‌ی راه

در میانه‌ی راه

مروری بر کتاب میانسالی نوشته‌ی کریستوفر همیلتن

تجربه‌ی بیگانگی جهان

تجربه‌ی بیگانگی جهان

معرفی کتاب مارکس و هایدگر: تفکر آینده نوشته‌ی کوستاس اکسلوس

کتاب های پیشنهادی