کتاب برای من غمگین نشوید

نویسنده: چارلز بوکوفسكی

نامه‌ات به دستم رسید؛ در آن از سرطان پدرت گفته بودی؛ و گفته بودی بیش از حد احساس فلاکت می‌کنی، تحمل مرگ خودمان آسان است؛ مرگ دیگران! رسیدن مرگ دیگران است که نمی توانیم تحملش کنیم. همیشه در این شرایط سعی کرده ام از تاریخ، تاریخ مرگ و حقیقت مرگ استفاده کنم؛ سعی کرده ام به مرگ ناپلئون فکر کنم، هیتلر، پرنده، گربه، ستاره سینما، قهرمان، جنایتکار، نام چیزها، چیزهایی که زمانی... اما هیچ فایده ای ندارد. ذهن نمی تواند به غریزه غلبه کند. ذهن پدیدهی نوظهوری است؛ غریزه مدت‌ها پیش از او سر جای خودش بوده است. وقتی عشق خاکستر می شود، از اندوه خجالت نکش، همین طور از دیوانگی و کج خلقی. مادرم از سرطان مرد. شب کریسمس برایش زیباترین تسبیحی را که می توانستم خریدم اما وقتی رسیدم، در بسته بود. همانجا ایستاده بودم و دستگیره را می چرخاندم که پرستاری رسید و گفت: «مرد.»

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب برای من غمگین نشوید

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

سرخوردگی؛ نوید آینده‌ای خوش

مروری بر کتاب حسرت نوشته‌ی آدام فیلیپس

با من به خورشید سلام کن

مروری بر کتاب سلام بر خورشید نوشته‌ی پونار آسوبار و ساغر پاشایی

بزرگ شدن آن‌قدرها هم بد نیست

مروری بر کتاب کودک دوست ندارم بزرگ شوم! نوشته‌ی دیو پتی

کتاب های پیشنهادی