کتاب طوفان در مرداب
نویسنده: لئوناردو شاشا
با آنکه نزدیک به دو ساعت از نیمه شب میگذشت، کلیسای سن جاکومو هنوز باز بود. جوزپه تریاکا، کارگر جوان طلاکاری که محل کارش را ترک میکرد، با دیدن در باز کلیسا به فکر افتاد که به اعترافخانه برود و خود را از باری که از چند روز پیش بر ذهنش سنگینی میکرد خلاص کند. از طرفی، عید پاک نزدیک میشد و از واجبات بود که هر مؤمنی دست کم به این مناسبت آداب اعتراف و عشاء را به جا بیاورد. و تریاکا خودش را در توطئهای درگیر میدید که نمیتوانست بد و خوب آن را از هم باز شناسد.
تقریباً در همان هنگام، سرجوخه کارلو شلانر - از هنگ خارجی - در وضع روحی مشابهی بود و نسبت به ارتش همان چیزی را حس میکرد که جوزپه تریاکا به کلیسا حس کرده بود.
در نتیجه، در همان هنگام که کشیش پیتزی کارگر طلاکار را به کاخ سلطنتی میبرد، سرتیپ یاوک هم به کاخ میرفت و سرجوخهای را همراه داشت.
صفحه ۱۵۰- نام کتاب: طوفان در مرداب
- مترجم: مهدی سحابی
- ناشر : فرهنگ نشر نو
- تعداد صفحات: 207
- شابک: 9786004902182
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1400
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان ایتالیایی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
با من به خورشید سلام کن
مروری بر کتاب سلام بر خورشید نوشتهی پونار آسوبار و ساغر پاشایی
ده زوج جنایی برتر در داستانها
نویسندگانی از جیمز کین تا پاتریشیا های اسمیت نشان میدهند که چگونه شرکای جنایت میتوانند واقعاً بدترین چیزها را در یکدیگر به وجود آورند
قاتلان زنجیرهای بعید
مرور و نقد کتاب هالی اثر استیون کینگ
کتاب های پیشنهادی