کتاب دیوید کاپرفیلد
نویسنده: چارلز دیکنز
تولد من
من روز جمعه، ساعت ۱۲ شب به دنیا آمدم. میگویند درست وقتی ساعت شروع به نواختن کرد، من هم گریه کردم. پرستار و عاقلهزنهايِ همسایه میگفتند که چون من در آخرین ساعتهای جمعه شب به دنیا آمدم، سرنوشتِ نحسی در انتظارم است!
شش ماه بعد از اینکه پدرم چشم از جهان فرو بست، من در ده بلاندر ستونِ سِفِک یا همان اسکاتلند چشم به جهان گشودم. و با اینکه پدرم را هرگز ندیده بودم، اما در بچگی به سنگِ قبرِ سفید او در حیاط کلیسا خیلی اُنس گرفته بودم.
نام عمهی پدرم که در حقیقت عمهی بزرگ من و بزرگِ خانوادهی ما بود، تراتوود یا به قولِ مادر بیچارهام، خانم بِتسی بود. عمهام سالها پیش با مردی جوانتر از خودش ازدواج کرده بود. اما این مرد که خیلی خوشقیافه بود، خانم بتسی را کتک میزد و حتی یکبار موقعِ دعوا سرِ خرج خانه، کم مانده بود او را از پنجره پایین بیندازد! بالاخره هم خانم بتسی به خاطر ناسازگاری اخلاقی شوهرش، به او پول داد و راضیاش کرد تا از عمهام جدا شود.
- نام کتاب: دیوید کاپرفیلد
- مترجم: محسن سلیمانی
- ناشر : افق
- تعداد صفحات: 350
- شابک: 9789643692971
- شماره چاپ: 11
- سال چاپ: 1399
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان انگلیسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
احساسات به ما چه میگویند؟
مروری بر کتاب کودک گفتوگو کنیم دربارهی احساسها نوشتهی فلیسیتی بروکز و فرانکی آلن
برای کتاب خواندن کارت بگیرید
معرفی کوتاه کتاب باشگاه کتابخوانی بانی نوشتهی آنی سیلورسترو
جنایت جامعهی مدرن
مروری بر کتاب جامعهی فرسودگی، جامعهی شفافیت نوشتهی بیونگچول هان
کتاب های پیشنهادی