کتاب یک مناظره سیاسی کهن
نویسنده: رامین سلیمانی
تمام امید من برای اینکه در حیاط ارگ اتفاقاتی در حال رخ دادن باشد بر باد رفت. تاریکی شب غلیظتر میشد و هیچ بنیبشری آن بیرون نبود و سکوت همه جا را فرا گرفته بود، سکوتی مرموز و خطرناک که هرگز حس آرامش به من نمیداد.
جرات نداشتم به میرزا تقیخان نزدیک شوم. کمی لبههای جُبهاش را به هم نزدیک و با این حرکت من را متوجه سرمای ناگهانی هوا کرد.
گفتم: «معلوم نیست چه خبر است اینجا. فصل عوض میشود یکهو... سرد نیست؟»
میخواستم با گفتن چیزی فضا را تلطیف کنم؛ اما هیچ جوابی نشنیدم. هرچه میگفتم میشنید اما نمیفهمید. میرزاتقیخان امیرنظام خیره به یکی از چنارهای شاهعباسی (که به فرمان شخص شاهعباس سالها قبل آنجا غرس شده بود)، زیر یکی از چراغ زنبوریهای مقابل باغچه ایستاده بود. چیزی راه گلوش را بسته بود که حرف نمیزد.
صفحه 81
- نام کتاب: یک مناظره سیاسی کهن
- ناشر : روزنه
- تعداد صفحات: 164
- شابک: 9789643346881
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1396
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فارسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
زیبا صدایم کن
معرفی کوتاه کتاب کودک زیبا صدایم کن نوشتهی فرهاد حسن زاده
از انزوا رها
مروری بر کتاب کیم جییونگ متولد 1982 نوشتهی چو نامجو و مصاحبه با فروزان صاعدی مترجم کتاب
تکافتادگی؛ تباهی نوستالژی
مروری بر کتاب بدن تکهتکهشده نوشتهی لیندا ناکلین
کتاب های پیشنهادی