کتاب مردی از آنادانا 

نویسنده: فریبا کلهر

اسفندماه است و کشور نیمه تعطیل شده. شب‌ها گیشا ظلمات است. همه به جایی فرار کرده‌اند. هما، پسر کوچکش همایون را بغل کرده و فرناز و فرنوش را انداخته دنبال خودش تا با پدر و مادر و مادربزرگ و خواهر و شوهر خواهرش بروند به خانه باغ دوستی قدیمی که در یافت‌آباد باغ انگور دارد. دوست قدیمی به ایوب نظام‌الدین گفته بود پاشو بیا رفیق. هم از دست صدام فرار کرده‌ای و هم این آب و هوای  روستایی برای قلبت خوب است.

ایوب قبول می‌کند. همگی می‌روند یافت‌آباد و زیر درخت‌های سیبش که از گرمای زودرس اسفندماه شکوفه کرده می‌ایستند و عکس یادگاری می‌گیرند و به سوال مادربزرگ حواس‌پرت می‌خندند: تو کی هستی؟

آقای مشکات سال‌هاست با رفیق ایوب دوست است. نابیناست و طرفدار حزب توده. همیشه سمپات بوده و منتقد. همیشه اخبار حزب را دنبال می‌کرده و از رویه‌ای که حزب در جریان‌های سیاسی در پیش می‌گرفته خون خونش را می‌خورده. یکی‌اش همین کودتای نوژه که رفیق با کفایت و مبارز حزب، با اسم مستعار رفته پیش محافظ آقای خمینی و نقشه‌ی کودتا را گذاشته کف دست نظام.

صفحه 264

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب مردی از آنادانا 

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • نام کتاب: مردی از آنادانا 
  • ناشر : آموت
  • تعداد صفحات: 392
  • شابک: 9786003840263
  • شماره چاپ: 3
  • سال چاپ: 1396
  • نوع جلد: شومیز,رقعی
  • دسته بندی: داستان فارسی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

من از مخلوق خویش ترسیدم

معرفی کتاب حدیث شطرنج و آخرین روزهای سیسرو نوشته‌ی اشتفان سوایگ

گفتن از آتوسا مشفق را از کجا شروع کنیم؟

بررسی آثار آتوسا مشفق: از رمان آیلین تا لاپوونا

در جست‌وجوی موهای از دست رفته

معرفی کتاب کودک روزی که موهای بابا فرار کرد نوشته‌ی یورگ موله

کتاب های پیشنهادی